امیر نظام گروسی جد مادری من!!!!!

امیرنظام گروسی

 

 
 
 
 
   

حسنعلی‌خان گروسی (۱۲۰۱ بیجار – ۱۲۷۸ کرمان) ملقب به امیرنظام گروسی سیاستمدار٬ وزیر، دیپلمات، ادیب و خوشنویسدوره قاجار بود.

 


زندگی‌نامه

حسنعلی‌خان امیرنظام‌ گروسی از کردهای منطقه گروس و از طایفه کبودوند بود که در سال ۱۲۰۱ (۱۲۳۶ ه.ق) در بیجار مرکز ولایتگروس متولد شد، مادرش اصالتا ارمنی و پدرش محمدصادق خان جزء رجال بزرگ دربار فتحعلی شاه بود. حسنعلی‌خان از هشت سالگی تا هجده سالگی به تحصیل پرداخت و فارسی و عربی و تاریخ ادبیات را فرا گرفت و در نقد اشعار کردی و فارسی و عربی و ضبط تواریخ و انشا و حسن خط به مقام عالی رسید. او شخصی عارف و دانشمند و خطاط و از جمله نویسندگان زبر دست و ماهری است که سبک معروفی نیز دارد.

سالشمار زندگی‌سیاسی

  • ۱۲۵۲ق با دریافت درجه سرهنگی به عنوان فرمانده افواج گروس منصوب شد
  • ۱۲۵۳ با سمت سرهنگی در اردوی محمد شاه در محاصره هرات شرکت کرد و از خود لیاقت خوبی نشان داد.
  • از سال ۱۲۵۴ تا ۱۲۵۷ ق حسنعلی خان به همراه افواج گروس به محافظت از ارگ تبریز مأمور گشت .
  • از سال ۱۲۵۷ق تا ۱۲۹۵ق برای محافظت از سرحدات کرمانشاه در برابر عثمانی انتخاب شد.
  • ۱۲۶۰ق با نسبت دادن پدرکشی به وی، او را از کار برکنار کردند که در همین زمان حاج میرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه نظر به عداوتی که با خانواده حسنعلی خان داشت (چنانکه خود امیر نظام در چند نامه اش به آن اشاره می کند)، حکومت موروثیگروس را از دست خاندان حسنعلی خان گرفته و به ابراهیم خان سرتیپ سلماسی سپرد.
  • ۱۲۶۴ق ناصرالدین شاه که به تخت نشست و امیرکبیر را به عنوان صدراعظم برگزید حسنعلی خان نیز توانست به کمک امیرکبیر حکومت از دست رفته گروس را مجدداً به خاندان خود برگرداند و بار دیگر ریاست افواج گروس را بر عهده گرفت.
  • ۱۲۶۵ ق حسنعلی خان جهت سرکوبی فتنه سالار راهی خراسان شد و توانست موفقیتی به دست آورد، اندکی بعد از فتنه سالار

در سال ۱۲۶۶ ق حسنعلی خان به صوابدید امیرکبیر مأمور سرکوبی ملا محمدعلی زنجانی از پیروان باب در زنجان شد و به مناسبت موفقیت در این مأموریت به مقام جنرال آجودانی شاه رسید.

  • ۱۲۶۷ ق حسنعلی خان جزء ملتزمین رکاب ناصرالدین شاه در سفر به اصفهان بود. به نظر می رسد حسنعلی خان در همین سفر و در اردوگاه سلطانیه کتاب پندنامه یحیویه را برای پسرش یحیی خان به نگارش درآورده است. پس از بازگشت به تهران مدتی ریاست افواج گارد سلطنتی را برعهده گرفت.
  • ۱۲۷۱ ق با داشتن مقام ریاست افواج گروس برای بازگرداندن نظم و امنیت به مشهد مأمور انتظامات آن شهر شد.
  • ۱۲۷۲ ق حسنعلی خان با سپاه خود به همراه حسام السلطنه والی خراسان عازم تسخیر هرات شد، پس از محاصره طولانی، هرات را فتح کردند و حفاظت از هرات را برعهده حسنعلی خان گذاشتند.

در سال ۱۲۷۳ حسنعلی خان به دلیل خدمات شایسته ای که انجام داده بود به تهران فرا خوانده شد و مورد التفات شاه قرار گرفت.

  • ۱۲۷۳ ق به دلیل اعتراض دولت انگلستان نسبت به فتح هرات، سرچارلز موره وزیر مختار انگلیس در ایران، برای نشان دادن اعتراض خود تهران را ترک کرد و به بغداد رفت، بعد از اندک مدتی که بین ایران و انگلیس صلح پاریس منعقد شد، دولت مرکزی حسنعلی خان را مأمور بازگرداندن سرچارلز موره به ایران کرد، وی در این مأموریت نیز لیاقت و شایستگی خود را نشان داد، در همین سال حفاظت از بیوتات و خزانه شاهی به مدت یک سال، یعنی تا ۱۲۷۵ ق به وی واگذار شد.
  • ۱۲۷۵ ق پس از عزل اعتمادالدوله نوری صدراعظم و مراجعت فرخ خان امین الدوله ایلچی مخصوص دولت ایران در دربار کشورهای اروپایی، حسنعلی خان گروسی به عنوان وزیر مختار از طرف سعید خان انصاری وزیر امور خارجه و به درخواست ناصرالدین شاه به اروپا (پاریس) مأمور شد. در این مأموریت وی سرپرستی ۴۲ نفر دانشجوی ایرانی را که قصد ادامه تحصیل به سبک اروپایی را داشتند بر عهده گرفت و از هیچ کوششی جهت یاری دادن به آنها دریغ نمی کرد.
  • ۱۲۷۶ ق به عنوان مأمور فوق العاده و وزیر مختار مخصوص در پاریس انتخاب شد. سفارت حسنعلی خان در اروپا هفت سال طول کشید. وی علاوه بر وظایفش در سفارت بیشتر اوقات خود را صرف بازدید از کارخانجات، مدارس، بیمارستانها و … می کرد. در همین دوران مورد توجه زمامداران اروپایی قرار گرفت و توانست از آنها نشانهای دولتی دریافت نماید، از جمله نشان سنت موریس و سنت لازار از ایتالیا عقاب سفید از آلمان، لوژیون دونور از فرانسه، لئوپلد از بلژیک، دانبرک از دانمارک، کوردون از روسیه و . مجیدیه از عثمانی را از آن خود کرد.
  • ۱۲۸۱ ق برای مدت کوتاهی به تهران آمد و مجدداً با همان سمت به پاریس برگشت اما بعد از یک سال ۱۲۸۲ ق به علت مختل شدن مزاجش به ایران بازگشت.
  • ۱۲۸۳ ق با تأسیس دارالشوری کبری به عضویت آن پذیرفته شد و به مدت ۵ سال در این مقام باقی ماند.
  • ۱۲۸۷ ق فرزند ارشدش یحیی خان که فرمانده فوج گروس در کرمان بود وفات یافت و حسنعلی خان را در ماتم فرو برد.

در همین سال ۱۲۸۷ ق سپهسالار وزیر مختار ایران در استانبول به ایران بازگشت و به صدراعظمی ناصرالدین شاه برگزیده شد. حسنعلی خان به جای وی در سال ۱۲۸۸ ق به سفارت استانبول فرستاده شد، مدت اقامتش ۱۴ ماه به طول انجامید. در این مدت حسنعلی خان با زیرکی تمام از سیاست ایران در برابر عثمانیها دفاع کرد، نهایتاً در سال ۱۲۸۹ ق ضعف مزاج خود را در آب و هوای استانبول بهانه کرد و به ایران بازگشت.

  • ۱۲۸۹ ق به عنوان وزیر فواید عامه در دولت سپهسالار منصوب و به عضویت شورای وزیران نیز پذیرفته شد و همچنین به درجه امیر تومانی نائل آمد. علی رغم بی برنامگی و بی نظمی که در آن دوران، در امور اداری وزارتخانه ها رایج بود حسنعلی توانست اقدامات نسبتاً مهمی در زمینه اصلاحات انجام دهد از جمله می توان به فعالیتهای عمرانی و زیربنایی، همچون ایجاد شبکه راه آهن و راه سازی اشاره کرد. در سال ۱۲۹۰ ق ناصرالدین شاه که به تشویق سپهسالار عازم اروپا شد، حسنعلی خان با سمت وزیر فواید عامه از جمله ملتزمین رکاب وی بود.

یکی از وقایع مهم دوران سلطنت ناصرالدین شاه طغیان اکراد به رهبری شیخ عبیدالله شمزینی و حمزه آقا منگور در مناطق آذربایجان، ساوجبلاغ در سال ۱۲۹۷ ق بود که دولت مرکزی به کرات، به دفع آنها اقدام کرد اما نتیجه ای در بر نداشت، نهایتاً دولت مرکزی تصمیم گرفت این بار نیز از فراست و زکاوت حسنعلی خان در دفع این فتنه استفاده کند و حسنعلی خان هم در مقام وزیر فواید عامه این مأموریت را پذیرفت و در چندین نوبت اکراد را سرکوب کرد تا اینکه در سال ۱۲۹۸ق با اقداماتی حساب شده توانست حمزه آقامنگور، رهبر شورشیان را به قتل رساند و سبب دفع فتنه وفساد در آن منطقه گردد.

قتل حمزه آقا مورد اعتراض دولت روسیه واقع شد و حسنعلی خان مشروحه ای مفصل در جواب آنها به علاءالدوله امیر نظام نوشت.

  • ۱۲۹۹ ق حسنعلی خان با دریافت یک قبضه شمشیر مرصع و لقب سالار عسکری از ناصرالدین شاه به ریاست قشون آذربایجان منصوب گردید.
  • ۱۳۰۳ ق ولیعهد مظفرالدین میرزا با اعطای شمشیر مرصعی به حسنعلی خان او را به لقب امیر نظام مفتخر کرد.
  • ۱۳۰۹ق از وقایع مهم دیگر دوران پیشکاری امیرنظام در آذربایجان مسئله امتیاز رژی و شورش مردم تبریز علیه این قرارداد در سال ۱۳۰۹ بود، که امیر نظام در مقام والی شهر، از اجرای دستور ولیعهد جهت تیراندازی به سمت مردم تمرّد کرد، به دنبال آن در همان سال او را از پیشکاری آذربایجان عزل و به تهران احضار کردند و مورد بازخواست قرار دادند، بعد از مدتی بنا به درخواست ناصرالدین شاه امیر نظام را با همین سمت پیشکاری برای آذربایجان پیشنهاد دادند. اما امیرنظام سلامت مزاج و پیر شدن خود را بهانه کرد و از این امر صرف نظر نمود.
  • ۱۳۱۰ ق امیرنظام پس از استعفا از پیشکاری آذزبایجان و آمدن به تهران، مدت دو ماه بیکار بود تا اینکه در ۱۳۱۰ ق برای بار دوم به حکومت کردستان، کرمانشاهان، گروس، همدان و مناطق همجوار منصوب شد. وی از همان ابتدای ورود در این مناطق دست به اقداماتی اصلاحی زد که بسیاری از منابع آن دوره و همچنین منابع محلی اقدامات و صفات حمیده او را مورد ستایش قرار داده اند.
  • ۱۳۱۲ ق بعد از دفع آشوبها و شورشها بنا به ضرورت امیرنظام را از حکومت کردستان و کرمانشاهان عزل و به تهران احضار کردند تا به حکومت نواحی چون خراسان یا شیراز که دچار نابسامانی شده بودند فرستاده شود، اما نهایتاً نتیجه ای حاصل نشد.
  • ۱۳۱۳ق مجدداً برای سامان دادن به مناطق کردستان و کرمانشاه به آن ولایات برگشت.
  • ۱۳۱۴ق مأمور دفع اغتشاشات همدان و متعاقب آن کردستان شد در همین دوران پسرش عبدالحسین خان سالارالملک را از سوی خود نایب الحکومه کردستان کرد، و خود مجدداً به پیشکاری ولیعهد محمدعلی میرزا به جای میرزا علی خان امین الدوله به اذربایجان رفت.
  • ۱۳۱۶ ق یکی از مسائل مهم پیشکاری مجدد امیر نظام در تبریز در سال ۱۳۱۶ ق قحطی نان بود که بزرگان و انبارداران وابسته به دربار گندم را احتکار کرده و به فروش نرساندند و این موجب اعتراض مردم در خیابانها و قتل عام بسیاری شد، نهایتاً این شورش به دستور محمدعلی میرزا ولیعهد و به دست امیر نظام گروسی خاموش شد و توانستند مشکل را تا حدودی حل کنند، اما این بار امیر نظام بر خلاف دوره پیشکاری مظفرالدین میرزا که مدتی طولانی در آذربایجان بود، دو سال بیشتر دوام نیاورد، چرا که بین ولیعهد و او اختلاف بالا گرفت و نهایتاً به دلیل نامساعد بودن اوضاع و کبر سن در ذیقعدۀ ۱۳۱۶ از پیشکاری آذربایجان استعفا کرد و از راه قفقاز و ترکستان به تهران رفت.
  • ۱۳۱۷ ق مقارن استعفای امیر نظام از پیشکاری آذربایجان اوضاع ولایت کرمان بر اثر خشکسالی و نیز بی تدبیری آصف الدوله بسیار آشفته بود، پس دولت مرکزی حسنعلی خان را که در دوران کهولت به سر می برد به والی گری کرمان و بلوچستان منصوب کرد، وی در سال ۱۳۱۷ ق وارد شهر شد و مردم در نهایت شور و شعف به استقبالش آمدند. امیرنظام در این ولایات نیز دست به اقدامات اصلاحی زد، به طوری که در کمتر از شش ماه اوضاع آشفته کرمان سر و سامان پیدا کرد.

[۱]

ذوق ادبی و هنری امیر‌نظام

امیرنظام گروسی در کنار تدابیر سیاسی ـ نظامیش، شخصی صاحب ذوق، شعردوست، سخن شناس، ادیب، فاضل و از جمله نویسندگان چیره دست بود که در شیوه نگارش و انشاء خط روشی ابتکاری و منحصر به فرد به نام «شیوۀ امیرنظام» را برای خود برگزید. همچنین از وی دو اثر ارزنده ادبی به صورت مکتوب به نامهای منشآت و پندنامه یحیویه به جای مانده است که هر کدام نمونه ای از کمال و پختگی و شیوه نگارش او می باشد. هنر بزرگ او در ساده نویسی بود از جمله یادگارهای امیر نظام چاپ کلیله و دمنه است. این کتاب را به اشاره او، به وسیله حاج وکیل اعتمادالممالک تصحیح گردیده و سپس به خط میرزاباقر فخرالکتاب و به نفقه خود امیر نظام چاپ شده است.

از جمله مکتوبات او عبارتند از:

 

 

پست های مرتبط

یک پاسخ

  1. سلام وقت بخیر ، خیلی خوشحالم یه یکی از فامیل های امیرنظام گروسی رو پیدا کردم ، اگه براتون امکانش بود به من پیام بدین متشکر
    شماره تماس ۰۹۲۱۵۳۴۴۲۷۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *