ولادت حضرت زهرا

 سرگذشت

نسب

پدرِ فاطمه، محمّد، پیامبر اسلام، از خاندان بنی‌هاشم از قبیلهٔ قریش بود. بنی‌هاشم از خاندان‌های برجسته و نژاده، ولی تهیدست در مکّه بود. مادرِ فاطمه خدیجه بنت خویلد بود. پدرش، خُوَیْلَد، رئیس طایفهٔ اَسَد، از طوایف قریش، بود. خدیجه پیش از اسلام از زنان برجستهٔ قریش به‌شمار می‌رفت، تا جایی که وی را سرور زنان قریش می‌خواندند. وی دارایی فراوانی داشت و با آن بازرگانی می‌کرد. بنابر قول مشهور، وی پیش از ازدواج با محمّد دو بار شوهر کرده‌بود و از آن مردان صاحب دو پسر و یک دختر شده‌بود. محمّد، بنابر درخواست عمویش، ابوطالب، عامل بازرگانی خدیجه در سرپرستی کاروانش به شام شد؛ و پس از آن با وی ازدواج کرد. خدیجه، بنابر قول مشهور، در هنگام ازدواج با محمّد چهل سال داشت. اما به روایت اِبن سَعد از ابن‌عباس بیست‌ و هشت‌ ساله بوده‌است.

  زمینهٔ تاریخی

زندگی فاطمه زهرا مقارن با دورهٔ تبلیغ اسلام توسط محمّد بوده‌است. محمّد ۱۳ سال به تبلیغ اسلام در مکّه پرداخت. شمار اندکی به وی گرویدند که با مخالفت قبیلهٔ قُرَیش و بعضی دیگر از قبیله‌های عرب روبه‌رو شدند و آزار دیدند. محمّد همراه با پیروانش برای رهایی از این وضع، در سالی که بعدها مبدأ تقویم هجری خورشیدی و هجری قمری شد، به شهر یَثرِب — که مَدینَةُالنَّبی («شهر پیامبر») نامیده شد — هجرت کرد. او در مدینه قبایلِ درحال ستیزِ اوس و خَزرَج را متّحد کرد و برپایهٔ مسلمانان مهاجر مکّه و ساکنان اصلی مدینه اجتماع و دولتی نوین را تأسیس کرد، که آن را اُمَّت نامید. سپس، میان مسلمانان و قبایل مکّه و هم‌پیمانانشان جنگ درگرفت و سرانجام پس از هشت سال محمّد با پیروانش، که تا آن زمان به بیش از ده‌هزار می‌رسیدند، شهر زادگاهش را فتح کرد. پس از فتح مکّه رفته‌رفته بیشتر اهالی شبه‌جزیره عربستان به اسلام گرویدند و امّت اسلام به سراسر این سرزمین گسترش یافت. محمّد ده سال پس از هجرت، چند ماه پس از بازگشت از حَجَّةُالْوِداع، بیمار شد و درگذشت.

نام‌ها، القاب و کنیه‌ها

لغت «فاطمه» وصفی است از مصدر «فطم»؛ و «فطم» در زبان عربی به معنی بریدن، قطع‌کردن و جداشدن آمده‌است. این صیغه، بر وزن «فاعله»، معنای مفعولی می‌دهد و به معنی «بریده» و «جداشده» است. محمّد در پاسخ علی بن ابی‌طالب که از او دربارهٔ علت نام‌گذاری فاطمه پرسید، گفت: «چون او و پیروانش از آتش بریده شده‌اند.» ابن حَجَر هِیْتَمی در اَلصَّواعِقُ الْمُحْرِقَة و نَسائی در سُنَن آورده‌اند: «خداوند او را فاطمه نامید چراکه او و دوستدارانش را از آتش جهنم قطع کرده‌است.» فَتّال نیشابوری در رُوضَةُالْواعِظین از جعفر صادق نقل کرده‌است: «فاطمه نامیده شد چون از بدی‌ها بریده شده‌است.» برای فاطمه نام‌های دیگری هم برشمرده‌اند که «صِدّیقه»، «مُبارَکه»، «طاهِره»، «زَکیّه»، «راضیّه»، «مرضیّه» و «زهرا» از آن‌جمله‌اند. یکی از مهم‌ترین کنیه‌های او «امّ ابیها»، به معنای «مادرِ پدرش»، است.

از تولد تا جوانی

در تاریخ تولّد فاطمه اختلاف‌نظر هست: از پنج سال پیش از آغاز پیامبری محمّد تا پنج سال پس از آن تخمین زده‌اند. به گمان عموم سیره‌نویسان و تاریخ‌نگاران اهل سنت، ازجمله ابن سعد و طبری و ابن اثیر و ابوالفرج اصفهانی و ابن اسحاق، تولّد فاطمه مصادف با سال بازسازی کعبه در پنج سال پیش از بعثت، برابر با سال ۶۰۴ میلادی، بوده‌است. بَلاذُری نیز بر همین نظر است. اگر این گمان درست باشد، سنّ ازدواج فاطمه بالاتر از ۱۸ سال می‌شود؛ که در سرزمین عربستان در آن روزگار غیرمعمول می‌نماید. بعضی منابع نیز تولّد او را پیش از بعثت می‌دانند، بی آن‌که به سال و ماه آن اشاره کنند. امّا نظرهای دیگر بر یک یا پنج سال پس از بعثت و سه سال پس از معراج است.

بنا بر نظر مشهور منابع شیعه، تاریخ ولادت فاطمه پنج سال پس از بعثت است. ولی یعقوبی و شیخ طوسی ولادت فاطمه را مصادف با سال بعثت می‌دانند. بعضی محدّثان شیعه تاریخ ولادت را در سال معراج محمّد روایت کرده‌اند، امّا در تاریخ معراج هم اختلاف هست و آن را از دو سال پس از بعثت تا شش ماه پیش از هجرت گزارش کرده‌اند؛ و با توجه به داستان تولّد فاطمه، زمان تولد او را از دو تا پنج سال پس از بعثت می‌دانند. اگر ولادت فاطمه پنج سال پس از بعثت بوده باشد، سنّ خدیجه هنگام تولد فاطمه بیش از ۵۰ سال بوده است.

فاطمه در بسیاری منابع، چهارمین فرزند دختر محمّد، پس از زینب، رُقَیّه و ام‌ّکُلثوم شمرده می‌شود. البته، به‌عقیدهٔ برخی از محققان شیعه مانند سید جعفر مرتضی عاملی، او تنها دختر محمّد است. فاطمه تنها فرزند محمّد بود که به‌اندازه‌ای عمر کرد که فرزندانی از خود باقی بگذارد.

پس از تولد فاطمه، خدیجه پرستاری از او را شخصاً به‌عهده گرفت و این برخلاف سنت معمول آن زمان بود که مردم مکه فرزندان تازه‌به‌دنیاآمدهٔ خود را به دایه‌هایی از روستاها و بادیه‌نشینان اطراف می‌سپردند. او ایام جوانی را تحت حمایت والدین خود در مکه و در دورانی که قریش مشکلات و رنج‌های زیادی را برای پدرش بابت تبلیغ اسلام به‌وجود آورده‌بودند، گذراند. فاطمه سه سال پیش از هجرت در خلال محاصرهٔ شعب ابی‌طالب، مادر خود را از دست داد.

چند روز پس از هجرت محمد به مدینه، مقارن با ۶۲۲ میلادی، فاطمه زهرا به‌همراه فاطمه بنت اسد، فاطمه بنت زُبَیر بن عبدُالمُطَّلِب و احتمالاً سوده و ام‌کلثوم بنت محمد در کاروانی به‌سرپرستی علی بن ابی‌طالب از مکه به مدینه هجرت کرد و در قُبا به پدرش پیوست.

ازدواج

پس از هجرت محمد از مکه به مدینه، عمر و ابوبکر و چند تن دیگر خواستار ازدواج با فاطمه بودند، اما محمّد پیشنهاد ازدواج آن‌ها را نپذیرفت و گفت که برای این موضوع منتظر فرمان خداست. مدت کمی پس از هجرت، محمّد به علی گفت که خداوند به وی فرمان داده‌است که دخترش، فاطمهٔ زهرا، را به ازدواج وی درآورد.

علی به‌سبب فقرش جرأت پاپیش‌گذاشتن نداشت و این محمّد بود که کار را بر علی آسان نمود. محمّد به او گفت که علی صاحب زرهی است که اگر آن را بفروشد، می‌تواند پول کافی برای مَهر فاطمه تهیه نماید. علی با فروش زره و وسایلی دیگر مانند شتر یا میش، حدود ۴۸۰ درهم فراهم نمود، که مبلغ خیلی معمولی بود. به‌توصیهٔ محمّد یک‌سوم تا دوسوم مبلغ خرج عطریات شد و بقیه صرف خرید ضروریات منزل گردید. آن‌گاه، محمّد فاطمه را از قولی که به علی داده‌بود، آگاه نمود. به‌گفتهٔ ابن سعد، فاطمه چیزی نگفت و محمّد این را نشانهٔ رضا دانست. برخی نویسندگان شیعه مانند شیخ طوسی گفته‌اند که وقتی علی فاطمه را از محمّد خواستگاری کرد، محمّد به او گفت قبل از تو نیز چند نفر این تقاضا را داشتند؛ ولی هرگاه من به فاطمه می‌گفتم اظهار بی‌میلی می‌کرد، چند لحظه صبر کن تا من نزد او بروم و برگردم. سپس خواستگاری علی را به گوش فاطمه رسانید. فاطمه ساکت ماند و صورتش را برنگرداند و محمّد کراهتی در چهره‌اش ندید و به‌همین دلیل آن را نشان بر رضا دانست. وَلیِری می‌گوید مطابق سایر فاطمه اعتراض می‌کند و محمّد مجبور می‌شود که دخترش را این‌گونه راضی کند، که علی کسی است که از فضل و خویشاوندی و اسلام او آگاهی دارد و او اولین کسی بوده که اسلام آورده‌است. دِنیس سوفی روایت گلایهٔ فاطمه در ازدواج با علی — و به‌دنبال آن برشمردن صفات خوب علی از جانب محمّد — را در زمرهٔ روایت‌های مناقشه‌برانگیزی می‌داند که مقصود آشکار آن، استخراج مدح برای علی است. علی خانه‌ای نزدیک محمّد برای فاطمه ساخت. اما فاطمه خانه‌ای نزدیک‌تر به پدر از علی خواست و به‌همین‌سبب یکی از اهالی مدینه به‌نام حارِثَة بن نُعمان، خانهٔ خود را به زوج جوان بخشید.

منابع درخصوص سال و ماه برگزاری مراسم ازدواج اختلاف دارند. ازدواج با تأخیری چند ماهه از عقد، در سال اول یا دوم هجرت رخ داده‌است. به‌روایتی ازدواج پس از بازگشت علی از غزوهٔ بدر انجام شد و علی در این زمان ۲۵ سال داشت، اما سن فاطمه دقیقاً مشخص نیست. بنابر سنتی که محمّد معین نمود، برای مراسم ازدواج ولیمه داده شد و علی گوسفندی را برای آن سربرید. مسلمانان در میهمانی شرکت کردند. در شب زِفاف، محمّد به خانه آن‌ها رفت و درخواست ظرف آبی کرد. دست‌هایش را با آن شست و مقداری از آب را مَزمَزه کرد. سپس، مقداری را روی سر و شانه و سینهٔ علی و فاطمه ریخت. درآخر، در حق‌شان دعا کرد و آن‌ها را تبرک نمود.

سید حسین نصر می‌گوید ازدواج علی با فاطمه، دارای اهمیت معنوی خاصی برای تمام مسلمانان است. زیرا به‌عنوان ازدواجی میان مهم‌ترین شخصیت‌های مقدس از خویشان محمّد تلقّی می‌شود. محمّد که تقریباً هر روز به دیدار دخترش می‌رفت، با این ازدواج به علی نزدیک‌تر شد و یک بار به وی گفت که تو برادر من در این دنیا و آخرت هستی. به‌نوشتهٔ ویلفرد مادلونگ خانواده‌ای که از ازدواج این دو تشکیل شد، مکرراً از سوی محمّد مورد ستایش قرار می‌گرفت و محمّد از آن در واقعه‌هایی مانند رویداد مُباهِله و حدیث آل عبا، به‌عنوان اهل بیت یاد کرد. در قرآن نیز در موارد متعددی مانند آیهٔ تَطهیر، از اهل بیت به بزرگی یاد شده‌است.

 

 

مادر بودن سخت ترین و پرمشقت ترین کار دنیا است که تا آخر عمر هم بازنشستگی ندارد و تنها حقوقی که بابت آن طلب میکند اندکی عشق است، مادرم تورا عاشقانه دوست دارم و با تمام وجودم به تو عشق میورزم روزت مبارک باد.

 

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *