ترجمه کلمات حال با کلمات فارسی باستان ( حرف پ )

     پ

پاراگراف =  بند

پارتیشن =  دیوارک

پارکینگ =  خودروگاه

پاساژ (فرانسوی) =  تیمچه

پاسپورت =  گذرنامه

پانسمان =  زخم ‌بندی

پاورقی =  زیر نویس

پر تعداد =  پر شمار

پر تحمل =  پر تاب

پر تعداد =  پر شمار

پر ثمر =  پر بار

پرنس =  شاه‌زاده

پرنسس =  شاه‌دخت

پروژکتور =  نورافکن

پروسه =  فرآیند

پستچی =  نامه ‌رسان

پلیس =  شهربانی

پمپ =  مکنده

پیش ‌شرط =  پیش ‌نیاز

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *