اردوی تفریحی جاجرود برای پایه هشتم که سال گذشته هم رفته بودن خیلی مهم بود. مطمئن بودن که از اردوهاییه که به همشون قطعا خوش می گذره. که البته بعد از اردو گفتن که از پارسالم بهتر بود.
یه شب قرار بود تو اردوگاه جاجرود بخوابیم. حدود ساعت ۱۲:۳۰ راه افتادیم به سمت جاجرود. و رسیدیم به همون اردوگاه پر خاطره. بارون قشنگ و تندی میومد. هوای عالی ای بود.
بچه ها استقرار پیدا کردن و نماز جماعت ظهر و عصر رو با هم خوندیم و توضیحات و توجیهات و برنامه کلی اردو و انتخاب لیدر های هر کلاس و محفل انس با تخت هاشون…
بخاطر بارون یه خورده برنامه هامون عوض شد و مثل پایه هفتمی ها نبود. بچه ها تا بعد از ظهر بکوب بازی های داخل محوطه و ورزشی رو انجام دادن. همه مشغول بازی بودن. یه گروهی فوتبال ، یه گروه بسکتبال ، یه گروه والیبال ، بعضیا بازی های فکری و بدمینتون و گروهی و خلاصه به همه داشت تو اون هوای عالی خوش می گذشت. البته بعضی وقتا بارون تند می شد که میومدن داخل و چون بارون بهاری بود و سریع قطع می شد ادامه بازی هاشون رو انجام می دادن.
غروب شد و کم کم بچه ها وضو گرفتن برای اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء. آقای اقبالی توضیحات بسیار زیبایی درباره نماز و دلیل اهمیتش برامون دادن که انصافا همه استفاده کردیم.
بعد از نماز جماعت شام خوشمزه رو خوردیم و رفتیم برای انجام آیتم ها که از برنامه مون باقی مونده بود. همشم جذاب و ورزشی. برای همه سلیقه ها. از بسکتبال گرفته تا فوتبال و پنالتی و روپایی و والیبال و مچ و امدادی و نفس گیری و …
انقدر جذاب شده بود که باورتون نمیشه تا دقیقا ساعت ۱:۳۰ شب ادامه پیدا کرد. بچه ها می خواستن ادامه پیدا کنه و هنوز هیجان داشتن. ولی دیگه واقعا نمی شد. باید صبح زود بیدار می شدیم. فیلم هم کنسل شد.
بچه ها بالاخره خوابیدن
نیمه شب و شکار لحظه ها از استاد و دوست عزیزمون آقای فریدی با آیفون ۶ یهویی …
و صبحی زیبا و دل انگیز. بعضیا برای کمک به مسئولین مثل خرید نون تازه بربری و درست کردن نیمرو زودتر بیدار شدن که همینجا ازشون تشکر می کنیم.
بعد از خوردن صبحونه خوشمزه تو اون هوای عالی جاجرود لیگ های بازی های ورزشی شروع شد و به خاطر حساسیت امتیاز ها تو آیتم ها و نزدیک بودن کلاس ها به هم خیلی جذاب شده بود. با یه آیتم یه دفعه یه کلاس اول می شد و تو آیتم بعد جابجا می شد…
بعد از برگزاری لیگ ها دیگه ظهر شده بود و وقت جمع کردن بار سفر و کمک بعضی از بچه های خوب برای جمع کردن پتو ها و صرف ناهار آخر اردو.
ناهار رو خوردیم و با انداختن عکس های یادگاری از این اردوی خاطره انگیز از این سفر زیبا برگشتیم. طبق ساعت دقیق از قبل گفته شده حدود ۲ بود که رسیدیم مدرسه.
خیلی خیلی خاطره شد…
شاد باشید – واسعی
