ساعت ۸ شد و بچه ها کم کم وارد مدرسه شدن ۱۲ نفر از مدرسه ما و ۱۰ نفر از مدرسه پاسداران از مربی ها آقای نورعلی معلم راهنمای هفتم پاسداران وحسینخانی معلم راهنمای هشتم قلهک ،آقای واسعی مسوول فرهنگی قلهک، آقای زعفرانی کمک معلم راهنمای پاسداران وآقای سید ابراهیمی مسوول فرهنگی پاسداران حضور داشتند
جاتون خالی بود ( اگه میومدین بیشتر خوش میگذشت ) سوار قطار شدیم خنک دونه دونه میشمریم ایستگاه بعد امام خمینی ….. ایستگاه بعد جوانمرد قصاب …. ایستگاه شهر ری
از تو بازارچه رفتیم به سمت موزه حرم که بچه ها از گرما اذیت نشن
راستی راستی خودش کلاس درس تاریخ و جغرافی و علومه
آینه محدب و مقعر و انواع تقویم و …. تا دلت بخواد سوژه واسه یادگیری هست ….
بعد میریم سمت موزه نجوم و ستاره شناسی و سیاره شناسی وکلی هم اونجا کیف کردیم .
دیدن تصاویر انواع ستاره ها و سیاره ها برا من که جالب بود بچه ها هم راضی .
حالا دیگه وقت رفتن به حرم آقاست ولی قبلش مسئول مربوطه به ما توضیح داد
آقا چه کرامتها که ازش سرزده چه دلهایی رو که صفا داده و قلبهایی که براش میزنه
۵ تا از بچه ها هم جایزه گرفتند .
امامزاده طاهر و حمزه و حضرت عبدالعظیم رو زیارت کردیم و همه بچه ها رو دعا کردیم و از خدا خواستیم بازم آقا مارو بطلبه .خیلی با صفا بود.
دو رکعت نماز خوندیم تا بازم سبکتر شیم .
دست منو دامان تو چشم منو و احسان تو
وقت ظهر رسیده و ما هم گرسنه …… پس راهی رستوران حرم شدیم و غذا رو به بدن زدیم چلوکباب و قیمه، جا تون خالی
با آقا خداحافظی می کنیم تا بعد
رفتیم
کجا ؟ خوب میشه بیای حرم نری سمت بازار؟
تو بازار بعضیا سوغات خریدن و بعضی هم نه
تا اتوبوسای مترو چند دقیقه ای هم با هم بودیم .
نزدیک مترو یه عکس یادگاری گرفتیم.
صدای سوت آقای واسعی همه رو میخکوب کرده و صدای شیپورش دیگه نگو
زیارت و گردش خوبی بود ایشالله دفعه بعد با شما