آنانکه عمری را با عشق به طبیعت سپری کرده اند واز این راه تامین معاش نموده اند محال است که قدمی درراه به هم زدن چهره طبیعی مناطق و اکوسیستمها بر دارند حتی اگر در سخت ترین شرایط مادی قرار گیرند . پیوند با طبیعت برای آنانکه عاشق طبیعتند پیمانی است نا گسستنی .هرجا که دخالت انسان و اشتهای سیری نا پذیرش موجب تخریب زمین گشته و زخمهای عمیقش چهره زیبای طبیعت را دگرگون ساخته بوم شناسان را نگران و عامه مردم را از این عمل ناپسند ناراحت و عصبی نموده است .خروش سیلابها – خشک شدن تالابها ودریاچه ها – انباشت باطله های معدن – خشک شدن بوته زارها و جنگلها – آلودگی منابع آبی (رودخانه ها – دریاچه ها – برکه ها وتالابها ) آلودگی شدید هوا – آلودگی صدا وصد ها ناهنجاری دیگر که امروز گریبانگیر قاره ها _ کشور ها و استانهای کره زمین است همه و همه حاصل سهل انگاری و عدم ملاحظاتی است که بشر برای بدست آوردن در آمد اقتصادی بیشتر سبب گردیده . علیرغم اعتراضهای جدی تشکلهای زیست محیطی و گوشزد کردن مخاطرات ناشی از تخریب های هولناک از طریق رسانه همچنان شاهد انقراض گونه ها و از بین رفتن ذخائر ژنتیکی و بروز بیماریهای صعب العلاج بواسطه عدم رعایت ملاحظات محیط زیست بوده و هستیم.نسل امروز به شدت در حال خالی کردن منابع کره مسکون است .برای آیندگان ونیاز های آتی بشروقعی قائل نبوده ونیستیم .در کشور ایران طی چند دهه گذشته چنان با سرعت در حال تخلیه و برداشت منابع هستیم که گویا آیندگانی وجود ندارند ویا اگر هم هستند نیازی به منابع ندارند. این طرز تفکر از کجا سرچشمه گرفته وبا کدام منطقی قابل توجیه است نمیدانم ! وسعت جنگلهای شمال نسبت به یک قرن پیش قابل گفتن نیست مراتع از حییز انتفاع ساقط ،بیش از نیمی از تالابها و برکه ها و دریاچه ها خشک شده اند دریای خزر و خلیج فارس بشدت آلوده اند اکثر گونه های شاخص و بارز مثل یوز – گوزن زرد – خرس سیاه – جبیر – آهو – مرال – شوکا – گورخر – انواع گربه های شنی پالاس، جنگلی، دشتی ،سیاه گوش و…درمخاطره جدی هستند .هوای تهران و هفت استان کشور بشدت آلوده است ،ترافیک و ازدحام خودرو بیداد کرده است بیماریهای ناشی از این مسائل قابل وصف نیست .راستی کجا میرویم؟دنبال چه هستیم ؟آرامشمان را در مقابل چه قیمتی از دست داده ایم؟آمار افسردگی در بین جوانها رقم وحشتناکی را نشان میدهد .جوانانیکه امید های آینده کشورند و مدیریت آینده ایران باید بدست آنان سپرده شود . اینهمه نابسامانی و اختلال حاصل ندانم کاریهای نسل ا مروز است .باید کاری کرد و چاره ای اندیشید تا ازاین بحران جدی خلاص شویم .امروزه کشور های صنعتی و پیشرفته دارای منابع زیستی غنی و مطلوبتری هستند چرا که صاحبان صنعت و واحد های تولیدی نسبت به احیا و بهسازی طبیعتشان مجدانه سرمایه گذاری و تلاش میکنند .به همان نسبتی که در برداشت و تخریب منابع سهیمند سعی دارند تا جنگلها و مراتعشان را حفاظت و حراست نمایند .این یک فرهنگ زیست محیطی است که در این کشورها نهادینه شده و به آن عمل میشود.متاسفانه در ایران برای نمونه نمیتوان مثال زد که فلان کارخانه یا معدن در مقابل تخریب و یا آلودگی ناشی از فعالیت هزینه ای برای ترمیم طبیعت در نظر گرفته و پرداخت نماید .آمار معادن و کارخانجات را دقیقا نمیدانم لیکن بخوبی میدانیم که اگر این واحد های صنعتی درصد ناچیزی از سودشان را صرف بهسازی طبیعت میکردند هرگز نگران تخریب منابع زیستی امان نبودیم .معادن سنگ آهن بافق و چادرملو ، معادن اورانیوم ، معادن سرب و روی ، فسفات ،سنگهای تزئینی ، خاکهای صنعتی و صدها معدن دیگر وکارخانجات بزرگ فولاد ، گندله سازی ،کاشی ،کوره های آجر سفالی ، ماشین سازی وشیشه یزد را به یک قطب صنعتی مبدل ساخته .کدام یک از این معادن و کارخانه ها با این حجم تخریب و تولید آلودگی برای طبیعت شهرشان دل سوزانده و برای جبران منابع از دست رفته سرمایه گذاری کرده اند ؟بطور یقین مثالی برای گفتن نیست!باید کاری کرد وهمتی بخرج داد تا از طریق مدیریت های مردمی همانگونه که در همزیستی با کویربه دنیا نشان داده ایم که سخت کوش ترین انسانهای زمینیم ودر راه آبادانی شهرمان اعم از جاده ، مدرسه ،مسجد ، بیمارستان ، دانشگاه وسایر کارهای خدماتی نسبت به سایر استانها حرف اول را زده و خواهیم زد از مناطق ، اکسیستمها و زیستمندان استانمان نیز حراست ،حفاظت و حمایت کنیم.سرمایه داران یزدی میتوانندواز هزینه آن باکی ندارند .نقشه راه را تهیه و پا در رکاب به امید فردائی بهتر و ایرانی آباد تر.
فقط به خاطر سیم برق درخت را اینطور کردند
آفریده های خدا این است