نوروزی شدن انسان :

نوروز هزاران سال است که در ایران ماندگار شده است . وقتی سنت یا آیینی طی سده ها همچنان می ماند و تداوم پیدا می کند ، توجه جامعه شناسان به چرایی این مانایی

و ماندنی جلب می شود . به نظر شما ، چه ویژگی هایی در نوروز وجود دارد که توانسته به دوام و ماندگاری آن کمک کند ؟ برای  روشن شدن این پرسش و آگاهی یافتن از آن به نوروز نامه می پردازیم .

نوروز نامه :

نوروز، جشن ايرانيان از روزگاران كهن پر شكوه ترين جشن بهاری در جهان بوده است. نوروز بهارانه ای است كه روايت های تاريخ درباره پيدايش آن بسيار گوناگون است

اما بايد پيشاپيش بدانيم كه نوروز يك عيد و جشن كهنسال و بسيار باستاني است كه از نياكان آريايي ايرانيان بدان ها رسيده و مسلما" پيش از زردشت نيز اين جشن برگزار مي شده است و شايد بتوان گفت كه آيين نوروز از سده هاي سيزدهم و چهاردهم پيش از ميلاد و حتي اوايل هزاره دوم پيش از ميلاد مرسوم بوده است.

 

اما درباره داستان ها و افسانه هايي كه در منشاء ايجاد و نسبت دادن آن به جمشيد به پادشاه دوره هاي اساطيري ، بايد در نظر گرفت كه بدون شك در ذهن و خاطره مردم ايران زمين برخي پيشامدهاي تاريخي مهم وجود داشته است كه بر اثر گذشت زمان رنگ باخته و به صورت افسانه در آمده بوده است

 

علت بناي كاخ ها وايوان ها و تالارهاي تخت جمشيد در صفه در دامنه كوه رحمت در نزديكي شهر شيراز در ذهن مردم ايران باز مانده بود . آنها مي دانسته اند كه ميان بنياد اين معبد عظيم يا شهر آيين با برگزاري آيين نوروز و مهرگان كه هر دو جنبه كاملا" ملي و ديني و نجومي داشته و نيز گرد آمدن درباريان و بزرگان ايران زمين و كشورهاي گوناگون در اين محل مقدس ارتباطي وجود داشته و نيز خاطره هايي از مراسم تحويل خورشيد به برج حمل و رصد و تابيدن نخستين پرتو خورشيد در بامداد نخستين روز تابستان بزرگ و فرارسيدن سال نو اجرا مي گرديده است به يادها باز مانده بوده است. بدينسان با برقراري ارتباط ميان ساختن و پديد آوردن تخت جمشيد براي اجراي برخي مراسم و انجام دادن برخي محاسبات نجومي و رصد و اندازگيري هاي مربوط به وضع خورشيد درنوروز و مهرگان و برگزاري جشن ها و ايين هاي مخصوص به اين مناسبت ها و مربوط ساختن آن با واژه تخت و تابيدن خورشيد بر آن و نوروز گرفتن آن روز، همه روشن مي سازد كه اين داستان ها چگونه به وجود آمده اند و از كجا ريشه گرفته اند.

با در نظر گرفتن طول سال خورشيدي كه ۳۶۵ شبانه روز و ۶ ساعت ۱۲ دقيقه است و با توجه به رعايت نكردن سال كبيسه در گذشته هاي دور ، يعني اينكه هر سال را ۳۶۵ روز مي دانستند و اين ۶ ساعت را توجه نمي كردند ، بامرور گذشت سالها ، زمان شروع چرخش خورشيد از همان نقطه اوليه كم كم از اول بهار دور شد . بطوريكه بعد از گذشت ۱۰۰۰ سال به اندازه ۶۰۰۰ ساعت يا ۲۵۰ شبانه روز تفاوت پيدا كرد .

يعني بعد از گذشت ۱۴۶۱ سال شروع سال خورشيدي درست به همان دقيقه و همان روز اول بهار رسيد . و چون مردم اين موضوع را درك كردند به آن نوروز حقيقت گفتند و آن روز را جشن گرفتند و به عاليمان خبر دادند تا همه آگاه شوند
اكنون هنگام آن رسيده است كه بدانيم يك چنين نوروزي با اين خصوصيات يعني سالي كه حلول خورشيد به نقطه اعتدال ربيعي و نخستين دقيقه برج حمل در سر ساعت ۶ بامداد نخستين روز ماه فروردين يا برابر هخامنشي ان ( ادوكنيش ) انجام گرفت تنها در سال ۴۸۷ پيش از ميلاد به افق تخت جمشيد مي توانست اتفاق بيفتد

پس معلوم مي شود كه نوروز سال ۴۸۷ پيش از ميلاد يكي از آن نوروزهاي حقيقي بوده كه كيومرث و جمشيد و گشتاسب آن را درك كرده بودند

تخت جمشيد نيز از سي سال پيش براي تدارك چنين جشني به دستور داريوش با محاسباتي كه دانشمندان آن زمان محاسبه كرده بودند ساخته شد

و بدين سان پس از سالها و سده ها نوروز را در محل و موقع خود ثابت نگاه داشتند

بر اساس بعضی روايات، شاهان هخامنشی در قصرهايشان می‌نشستند و هدايای باارزشی را از نمايندگان استان‌های مختلف دريافت می‌کردند. در صبح نوروز شاه لباس مزّين و زيبا می‌پوشيد و شخصی مشهور به خوش‌قدم (کسی که قدمش مبارک است) به حضور شاه رفته و بعد موبد موبدان همراه با يک فنجان طلايی و حلقه و سکه، يک شمشير و يک تيرکمان، جوهر و يک پَرِ بزرگ (قلم آن روز برای نوشتن) و گُل به حضور شاه رفته دعای مخصوص می‌خواند. سران بزرگ دولتی پُشت سر موبد وارد می‌شدند و هدايا را به شاه تقديم می‌کردند. شاه هدايای باارزش را به خزانه می‌فرستاد و بقيه را بين مردم تقسيم می‌کرد.

يادآوري اين نكات بد نيست كه بدانيد

در ايران باستان، تاج‌گذاری پادشاهان به عنوان شروع تقويم در نظر گرفته می‌شد و سال‌های بعد با توجه به آن مبداء نام‌گذاری می‌شده مثلا می‌گفتند ماه دوم از سال هفتم سلطنت داريوش

خلاصه مطلب براي كوچكترها

در روزگاران خيلي قديم بعلت اينكه مردم در محاسبه سال دقت نمي كردند كم كم شروع سال از بهار دور شد و بعد از گذشت ۱۴۶۱ سال ، دوباره سال نو از بهار شروع شد . براي همين ، بدستور داريوش، تخت جمشيد براي برگزاري اين مراسم آماده شد و بعد از سالها در سال ۴۸۷ قبل از ميلاد ساعت ۶ صبح فروردين در تخت جمشيد سال نو با بهار يكي شد .

مردم اين روز را جشن گرفتند و بعد از آن ، با دقت دانشمندان ، ديگر شروع سال خورشيدي با شروع اول بهار يكي گرديد .

سفره هفت سين

 

در آيين هاي باستاني ايران براي هر جشن و يا مراسم مذهبي خواني گسترده مي شد كه در آن علاوه بر آلات و اسباب نيايش مانند : آتشدان ، ماهروي و برسم ، فراوردهاي فصل و خوراكي هاي گوناگوني نيز بر سر خوان نهاده مي شد. زيرا خوردن خوراك مذهبي يكي از رسم هاي ديني بود

عدد هفت از هفت امشاسپند در دين زرتشتی (اورمزد، وهمن، ارديبهشت، شهريور، سپندامذ، خورداد و اَمُرداد) گرفته شده

خانواده هاي ايراني هفت سين مي چينند كه حاوي مجموعه اي از نمادهاي استقبال از بهار است. هفت سين حداقل بايد حاوي هفت عنوان باشد كه با حرف سين شروع مي شوند

سبزه: تولد دوباره ، حيات نو و سبز بودن
سمنو: ثروت و فراواني و وفور
سنجد: عشق
سیر: دارو و درمان و بعنوان ماده اي گندزاد مي باشد
سیب: زیبایی و سلامت
سماق: رنگ طلوع آفتاب
سرکه قرمز : سن و صبر و عقل
سنبل: آمدن بهار و نشان دهنده زيبائي
سکه زرد : ثروت

 

  • همچنين برسرسفره هفت سين شمع هايي روشن دربرابر آينه قرارمي دهند كه نشان دهنده آينده اي روشن است .

  • تخم مرغ رنگ شده نيز نشانه باروري است .

  • آينه نيز نمادي از خلقت است .

  • ماهي قرمز نشانه زندگي است

  • از ديگر چيزهايی که بر سر سفره‌‌ی ايرانيان بوده نان به نماد فراوانی، شير تازه به نشان غذای نوزادی که تازه متولد شده و شمعدان که شمع‌ها را به احترام آتش روشن می‌کردند می‌توان نام برد.

درشب عيد، در بيشتر خانه هاي ايرانيان ، غذاي مخصوص عيد يعني سبزي پلو با ماهي تهيه مي شود.

حاجي فيروز كيست ؟

حاجي فيروز مردي است كه لباسهاي قرمزرنگ به تن مي كند، در خيابانها مي چرخد و مي خواند و مي رقصد. او در شب عيد يك دايره زنگي به دست مي گيرد و همراه با يك يا دو تن ديگر در همه جا مي گردد و شادي و نشاط مي پراكند

گفته مي شود كه او و همراهانش نمادي از يك سنت كهن در آذربايجان هستند. اين سنت «قيشدان چيخديم» (از زمستان خارج شدم) نام داشت و براساس آن حاجي فيروز در خيابانها آواز مي خواند تا به همه خبر دهد كه بهار آّمده است و زمستان به پايان رسيده است. در مقابل اين همه شادي و نشاط كه حاجي فيروز براي مردم به ارمغان مي آورد، آنها نيز پول و شيريني و هداياي ديگر به او مي دادند. تاريخچه ظهور حاجي فيروز به درستي معلوم نيست اما در تمام متوني كه به آيين هاي نوروزي در جاي جاي ايران در طول تاريخ اشاره كرده اند از حاجي فيروز و عمو نوروز نيز ذكري به ميان رفته است. در تمام مناطقي نيز كه زماني تحت سلطه ايران بوده اند حاجي فيروز چهره آشنايي است.
حاجي فيروز، عمو نوروز شخصيتهاي نوروز مي باشند. حاجي فيروز پرچمدار سنت از راه رسيدن بهار است. او صورت خود را سياه مي كند و لباس قرمز برتن دارد. مي خرامد و مي رقصد و روح شادي و نشاط را در تمام نقاط شهر و روستا مي پراكند. عمو نوروز، پيرمردي است كه لباس سنتي ايرانيان قديم را دربردارد و نهادي از سال جديد است. عمونوروز به كودكان هديه مي دهد و با دادن پول، شيريني و تخم مرغ رنگي دل آنها را شاد مي كند.

 

شيريني هاي مخصوص عيد

در اين ايام شيريني هاي مخصوصي آماده مي شود

از جمله شيريني نخودي ، قطاب ، نان برنجي ، سوهان عسلي ، باقلوا ، سمنو

درشب عيد، در بيشتر خانه هاي ايرانيان ، غذاي مخصوص عيد يعني سبزي پلو با ماهي تهيه مي شود.

هر روزتان نوروز و نوروزتان با شادی ها  پیروز . پیشاپیش عید را بر همه شما دوستان و اساتید خوبم  تبریک میگم .

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *