آباژور = نورتاب
آخرالامر = سرانجام
آخر = پایان
آخرت = رستاخیز
آخرین = واپسین
آرشیو = بایگانی
آزمایشات = آزمایشها
آس = تکخال
آسانسور = بالابر
آل بویه = خاندان بویه
آلت قتاله = کُشتافزار
آن را باطل کردم = آن را تباه کردم
آنطور = آن گونه
آنوقت = آن گاه
ائتلاف = همایه
ابتدا = نخست
ابتدایی ترین = سادهترین
ابتلاء = دچاری
ابتکار = نوآوری
ابدیت = همیشگی
ابن سینا = پور سینا
اتباع = شهروندان
اتحاد = همبستگی
اتفاق افتاد = رخ داد
اتفاق افتادن = رخ دادن
اتفاقات = رویدادها
اتوماتیک = خودکار
اتومبیل = خودرو
اجتناب = دوری
اجتناب ناپذیر = پیش گیری ناپذیر
اجرت = دستمزد
اجناس = کالاها
اجیر = مزدور
احترام = ارج
احتمالا = شاید، چه بسا
احتیاج = نیاز
احتیاط = پروا
احدی = هیچکسی
احسان = نکویی
احسنت، براوو یا باریکلا = آفرین
احضار کردن = فرا خواندن
دعوت کردن = فرا خواندن
احیانا = شاید
اخاذی = زورگیری
اخبار = تازهها
اختراع = نوآوری
اختلاط = درهمی
اختناق = خفگی، فشار، تنگنا
اخذ = دریافت
اخطار = هشدار
اخلاف = جانشینان
اخوت = برادری
اخوی = برادر
اخیر التأسیس = نوبنیاد، نوساز
اخیرا = به تازگی
ادوار = دورهها
اذان = بانگ نماز
اذیت = آزار
ارائه طریق کردن = پیشنهاد کردن
ارائه کرد = رو کرد
اراضی = زمینها
ارامنه = ارمنیان
اربعین = چله
ارتجاع = واپس گرایی
ارتعاش = لرزش
ارتفاع = بلندی
ارزاق = خواروبار
ارسال کردن= فرستادن
ارشد = بزرگتر
ارفاق = آسانگیری
ارکان = پایهها
ارکستر = همنوازی
اریکه = تخت
اریکه فرمان روایی = تختِ فرمان روایی
از اوایل = از آغاز
از این جهت = از این رو
از این طریق = از این روش
از این قبیل = از این دست
از این نظر = از این رو
از آن جمله = از آن میان
از آن روز به بعد = پس از آن روز
از بین بردن = از میان بردن
از جانب = از سوی
از جمله = از دسته، از آنگونه
از حیث = از دید
از طرف دیگر = از سوی دیگر
از طریق = از راه
از قدیم = از دیر باز
ازدواج = زناشویی
اساس = بنیاد
اساسنامه = بنیادنامه
اساسی = بنیادی، بنیادین
اسبق = پیشین
اسپری = افشانه
استبداد = تک سالاری، خود کامگی
استحصال = برداشت
استحضار = آگاهی
استحقاق = شایستگی، سزاواری
استحمام = خودشویی
استحکامات = سنگر بندیها
استدعا میکنم = خواهش یا درخواست میکنم
استراتژی = راه برد
استراتژیک = راه بردی
استراحت کردن = آسودن، درازکشیدن
استراق سمع = شنود
استرداد = واپس داد
استشمام = بو کردن، بوییدن
استشهاد = گواهی
استعفا = کنارهگیری
استعمال = کاربرد
استفاده از = به کار گیری
استفاده = کاربرد
استقامت = پایداری
استقبال = پیشباز
استقرار = برپایی
استقلال = خودسالاری
استمرار = ادامه، پیوستگی
استناد = گواهمندی
استنباط = برداشت
استهزاء = ریشخند
استهلاک = فرسایش
استیجاری = کرایهای
استیضاح = بازخواست
استیلاء = چیرگی
اسرار = رازها
اسراف = ریختوپاش
اسطوره = افسانه
اسقاطی = ناکارآمد
اسلاف = یشینیان، گذشتگان
اسلحه = جنگافزار
اسم = نام
اسهال = شکم روش
اسکله = بارانداز
اسیر = برده، دستگیر
اشاعه = گسترش
اشتباها = ندانسته
اشتغال = کارگماری
اشرار = آشوبگران
اشراف = بزرگان، بزرگواران
اشعار = سرودهها
اشکال = خرده
اصحاب = یاران
اصرار = پافشاری
اصطلاحات = واژگان
اصطکاک = سایش
اصفهان = اسپهان، اسپاهان
اصل = ریشه، بن، بیخ
اصولی = بنیادی، بنیادین
اصیل = ریشهدار
اضافه کردن = افزودن
اضطراب = پریشانی
اضمحلال = نابودی
اطاعت = پیروی، فرمانبرداری
اطاعت میشود = به روی چشم
اطاق = اتاق
اطراف = گوشهها، کنارهها
اطرافیان = خویشان، نزدیکان
اطریش = اتریش
اطلاع = آگاهی
اطلاع ثانوی = آگهی پس از این
اطلاعات = دادهها
اظهار داشت = بازگو کرد
اظهار نظر = بازگویی دیدگاه
اعتبار نامه = استوار نامه
اعتدال = میانهروی
اعتقادات = باورها
اعتماد به نفس = خودباوری
اعتماد متقابل = همباوری
اعجاب انگیز = شگفتانگیز
اعدام کردن = سر به نیست کردن
اعراب (عربها) = تازیان
اعزام = گسیل
اعلام کردن = آگاه کردن
اعلان = آگهی
اعیاد = جشنها
اغتشاش = آشفتگی
اغلب = بیشتر
افتتاح = گشایش
افتخار = سربلندی
افتضاح = رسوایی
افراد = کسان
افرادی که = کسانی که
افراط = فراخروی
افسوس = دریغا
افقی = ستانی
اقامت = ماندن
اقبال = بخت
اقتباس از … = برگرفته از …
اقدام نمودن = دست زدن
اقصی نقاط جهان = سرتاسر گیتی
اقصی نقاط دنیا = سرتاسر جهان
اقصی نقاط مملکت = سرتاسر کشور
اقلام = نمونهها
اقلیت = کمتری
الان = اکنون
البسه = پوشاک
الحاق = پیوست
الی یا لغایت = تا
اما = ولی
امام = پیشوا
امام جماعت = پیش نماز
امتحان = آزمون
امتحان کردن = آزمودن، آزمایش کردن
امتداد = راستا
امتناع = خودداری، پرهیز
امتناع کردن = خودداری کردن
امثال = همانند
امداد = یاری رسانی
امدادگر = یاری رسان
امر = فرمایش
امرار معاش = گذران زندگی
امرتان = فرمایشتان
امریه= = فرمان نامه
امکان پذیر = شدنی
انبیاء = پیامبران، پیغمبران
انتخاب = گزینش
انتخابات = گزیدمان
انتصاب = گماشتن، گمایش
انتظار = چشمداشت
انتظار داشتن= چشم داشتن
انتظار می رود = پیش بینی میشود
انتقاد کردن = خردهگیری، خرده گرفتن
انتقام = کینخواهی
انجماد = یخ زدن، فسردن
انحاء = روشها
انحراف = لغزش
انحرافات = کژیها
انزوا = گوشه گیری
انسجام = هماهنگی
انشاء الله = به امید خدا
انصراف دادن = کناره گرفتن
انعطاف = نرمش
انعقاد خون = لختگی خون
انعکاس = بازتاب
انفجار = پکیدن، پکش
انفرادی = تنهایی
انفصال = جدایی
انهار = رودها
انهدام = نابودی
انواع = گونهها
اهالی بوشهر = مردمان بوشهر
اهتمام = کوشش
اهدا کردن = پیشکش کردن
اواسط = میانهها
اوباش = ناکس
اول ـ اولاً = نخست
اولاد = فرزندان
اولویت = نخستینگی
اولین = نخستین
اکاذیب = دروغها
اکتفاء = بسنده
اکتفاء کردن = بسنده کردن
اکثر قریب اتفاق = بیشتر
اکثرا = بیشتر
اکثریت = بیش تری
ایاب و ذهاب = رفت و آمد
ایالت = استان، فرمان روایی
ایام = روزها
ایجاد اشتغال = کارآفرینی
ایجاد = برپایی
ایجاد شده = برپا شده
ایجاد کردن = پدید آوردن
ایده آل = آرمانی
ایده آلیست = آرمان گرا
ایده آلیسم = آرمان گرایی
ایرانی الاصل = ایرانی تبار
ایرانیت = ایرانی گری
ایمان = باور، باور داشت
این طور = این گونه
ایندکس = نمایه




