موضوعات

مهارت های زندگی (16 ) / اهداف (قسمت دوم: تقــــویت اعتماد به نفس؛ بخش چهــــارم : را هکارهای اعتماد به نفس ازمنظر دینی-3 )

8

««بشر مختار و آزاد آفريده شده است؛ يعنى به او عقل و فكر و اراده داده شده است. بشر دركارهاى ارادى خود مانند يك سنگ نيست كه او را از بالا به پايين رها كرده باشند و تحت تأثير عامل جاذبه زمين خواه ناخواه به طرف زمين سقوط كند؛ ومانند گياه نيست كه تنها يك راه محدود در جلوى او هست و همينكه در شرايط معيّن رشد و نمو قرار گرفت، خواه ناخواه موادّ غذايى را جذب و راه رشد و نمو را طى مى‏كند؛ و همچنين مانند حيوان نيست كه به حكم غريزه كارهايى انجام دهد. بشر هميشه خود را در سر چهار راه هايى می بیندو هيچ گونه اجبارى ندارد كه فقط يكى از آنها را انتخاب كند؛ ساير راه ها بر او بسته نيست؛ انتخاب يكى از آنها به نظر و فكر و اراده و مشيّت شخصى او مربوط است. يعنى طرز فكر و انتخاب اوست كه يك راه خاص را معيّن مى ‏كند. »»

مبحث: فرهنگی پرورشی
عنوان اصلی: مهارت های زندگی
عنوان فرعی: اهداف مهارت های زندگی
عنوان فرعی تر : تقویت اعتماد به نفس ( را هکارهای اعتماد به نفس ازمنظر دینی-3)

ادامه مطلب ؛ برخی ازراهکارها یی که در دین اسلام سفارش شده و روانشناسی غربی هم به آن رسیده است عبارتنداز:

3- اهتمام به نقش فرد در سازندگی سرنوشت:
– یکی از راه های افزایش اعتماد به نفس؛ دادن این باور به فرد است که عمل تو ، هر چه قدر کم وکوچک، موثر ومفید است واصلی ترین و موثرترین عامل در سرنوشت ، عملکرد خود اوست.

– در یک باور غیر دینی اثبات این تفکر مشکل و بی پایه است.چرا که عملا قدرت،ثروت، رابطه و..خلاصه مادیات تنها عامل سازنده زندگی وجهان است وفرد مقهور آنهاست.

– در یک باور دینی اشتباه، هم اعتقاد به جبر ونفی اختیار می تواند چنین اثر شومی داشته باشد. معتقد به جبر، چون رابطه سببى و مسبّبى را در اشياء، بالخصوص در ميان انسان و اعمال و شخصيّت روحى و اخلاقى او از يك طرف و ميان آينده سعادت بار يا شقاوت بارش از طرف ديگر منكر است، هرگز در فكر تقويت شخصيّت و اصلاح اخلاق و كنترل اعمال خود نمى‏افتد و همه چيز را حواله به تقدير مى‏ كند.

-اما در تفکر دینی اسلام یگانه عامل سرنوشت ساز خود فرد است؛
 * انّ اللّه لا يغيّر ما بقوم حتّى يغيّروا ما بانفسهم‏.
خدا وضع هيچ مردمى را عوض نمى‏كند مگر آنكه خود آنها وضع نفسانى خود را تغيير دهند.
* و ضرب اللّه مثلا قرية كانت آمنة مطمئنة يأتيها رزقها رغدا من كلّ مكان فكفرت بأنعم اللّه فاذاقها اللّه لباس الجوع و الخوف‏.
خدا مثل زده شهرى را كه امن و آرام بود و ارزاق از همه جا فراوان به سوى آن حمل مى‏ شد؛ ولى نعمتهاى خدا را ناسپاسى كرد و از آن پس خدا گرسنگى و ناامنى را از همه طرف به آن چشانيد.
و ما كان اللّه ليظلمهم و لكن كانوا انفسهم يظلمون‏ .
خدا چنان نيست كه به آنها ستم كند، ولى آنان چنان بودند كه به خويشتن ستم مى‏كردند.
* انّا هديناه السّبيل امّا شاكرا و امّا كفورا.
ما انسان را راه نموديم، او خود يا سپاسگزار است يا ناسپاس.
*من كان يريد العاجلة عجّلنا له فيها ما نشاء لمن نريد ثمّ جعلنا له جهنّم يصليها مذموما مدحورا. و من اراد الآخرة و سعى لها سعيها و هو مؤمن فاولئك كان سعيهم مشكورا. كلّا نمدّ هؤلاء و هؤلاء من عطاء ربّك و ما كان عطاء ربّك محظورا.
هر كه زندگى نقد را طالب باشد، به آن اندازه و به آن كس كه بخواهيم نقد مى‏دهيم؛ سپس جهنّم را براى وى قرار خواهيم داد تا وارد آن شود در حالى كه نكوهيده و منفور باشد. و هر كس عاقبت و سرانجام خوش بخواهد و آن طور كه شايسته است در راه آن كوشش كند و ايمان داشته باشد، كوشش او مورد قبول خواهد شد. ما به هر دو گروه مدد مى‏رسانيم، به اينها و به آنها. فيض پروردگار تو از كسى دريغ نمى‏ شود.

-بشر مختار و آزاد آفريده شده است؛ يعنى به او عقل و فكر و اراده داده شده است. بشر دركارهاى ارادى خود مانند يك سنگ نيست كه او را از بالا به پايين رها كرده باشند و تحت تأثير عامل جاذبه زمين خواه ناخواه به طرف زمين سقوط كند؛ ومانند گياه نيست كه تنها يك راه محدود در جلوى او هست و همينكه در شرايط معيّن رشد و نمو قرار گرفت، خواه ناخواه موادّ غذايى را جذب و راه رشد و نمو را طى مى‏كند؛ و همچنين مانند حيوان نيست كه به حكم غريزه كارهايى انجام دهد. بشر هميشه خود را در سر چهار راه هايى می بیندو هيچ گونه اجبارى ندارد كه فقط يكى از آنها را انتخاب كند؛ ساير راه ها بر او بسته نيست؛ انتخاب يكى از آنها به نظر و فكر و اراده و مشيّت شخصى او مربوط است. يعنى طرز فكر و انتخاب اوست كه يك راه خاص را معيّن مى‏كند.

– اينجاست كه پاى شخصيّت و صفات اخلاقى و روحى و سوابق تربيتى و موروثى و ميزان عقل و دورانديشى بشر به ميان مى‏ آيد و معلوم مى‏ شود كه آينده سعادت بخش يا شقاوت بار هر كسى تا چه اندازه مربوط است به شخصيّت و صفات روحى و ملكات اخلاقى و قدرت عقلى و علمى او و بالاخره به راهى كه براى خود انتخاب مى‏كند.

– تفاوتى كه ميان بشر و آتش كه مى‏ سوزاند و آب كه غرق مى‏ كند و گياه كه مى‏ رويد و حتّى حيوان كه راه مى‏ رود وجود دارد، اين است كه هيچ يك از آنها كار و خاصيّت خود را از چند كار و چند خاصيّت براى خود انتخاب نمى ‏كنند، ولى انسان انتخاب مى‏ كند، او هميشه در برابر چند كار و چند راه قرار گرفته است و قطعيّت يافتن يك راه و يك كار فقط به خواست شخصى او مرتبط است.
انْ لَيْسَ لِلْانْسانِ الّا ما سَعى‏

لیس للانسان
————————————————————————————————————–————————– به نقل : ازسایت مرکز خانواده پرما( HTTP://NAHAD.SUMS.AC.IR/NEWS.ASPX?ID=3949 ) گردآورنده:سرکارخانم تقیه کارشناس ارشد تفسیراثری/ازمربیان گروه معارف ( با قدری ویرایش و انتخاب مطلب توسط دفترمشاوره موسسه فرهنگی دانش)

دیدگاه‌های این مطلب