موضوعات

امنیت روانی 12 ( بخش سوم: نظریات روان شناسان / قسمت سوم : نظریه لوی )

IMG09404987

«« بی عدالتی، بی انصافی و ناسازگاری در والدین باعث می شود کودک احساس نگرانی و ناامنی کند. روبه روکردن کودک معمولی با موقعیت ها یا محرک های عجیب، ناآشنا و جدیدی که نتواند بر آنها غلبه کند، اکثر اوقات موجب واکنش احساس خطریا وحشت می شود. »»
«« کودکانی که در خانوادهای پر از مهر و محبت و دور از تهدید رشد می یابند در حالت عادی از خود واکنش نشان نمی دهند. در چنین کودکانی، واکنش های احساس خطر اکثراً نسبت به موقعیت ها و اشیایی بروز می کند که بزرگسالان نیز آنها را خطرناک می دانند. »»
«« جامعه خوب، باثبات، آرام و تحت اداره صحیح، معمولاً به حد کافی موجبات امنیت خاطر اعضایش را در مقابل تغییرات شدید…، تهاجمات… آشوب، ظلم و نظایر آن فراهم می آورد.»»

مبحث: روانشناسی
عنوان اصلی: امنیت روانی
عنوان فرعی: نشانه ها و خصوصیات
عنوان فرعی تر : نظریات روان شناسان / لوی

تحقیقات(لوی،1945) در مورد اثرات روان شناختی جراحی بر کودکان تاحد زیادی این مطلب را ثابت کرده است. نشانه دیگر نیاز کودک به ایمنی این است که او انواع فعالیت های عادی و یکنواختی را ترجیح می دهد که آرامش او را بر هم نزند، زیرا او خواستار دنیایی است قابل پیش بینی، قانونمند و منظم. مثلاًً بی عدالتی، بی انصافی و ناسازگاری در والدین باعث می شود کودک احساس نگرانی و ناامنی کند. این نگرش ممکن است نه به علت بی عدالتی یا تحمل دردهای خاص باشد، بلکه به این علت است که طرز رفتار تهدید به شمار می آید و سبب می گردد دنیا برای کودک غیرقابل اعتماد، ناایمن و غیر قابل پیش بینی به نظر آید.

روبه روکردن کودک معمولی با موقعیت ها یا محرک های عجیب، ناآشنا و جدیدی که نتواند بر آنها غلبه کند، اکثر اوقات موجب واکنش احساس خطریا وحشت می شود. درست مانند این که مثلاً برای مدتی کوتاه گم شده یا حتی از والدینش جدا شده باشد و یا با چهره های جدید، موقعیت ها یا وظایف جدید، اشیاء عجیب یا ناآشنا، یا غیر قابل کنترل، بیماری و یا مرگ مواجه شده باشد. این مشاهدات و نظایر آن را می توان تعمیم داد و اظهار داشت که کودک معمولی، عموماً دنیایی امن، منظم، قابل پیش بینی، قانونی وسازمان یافته را ترجیح می دهد، که بتواند روی آن حساب کند و در آن وقایع غیر منتظره، غیر قابل کنترل، گیج کننده یا وقایع خطرناک دیگر رخ ندهد و در هر حال والدین یا حامیان نیرومندی داشته باشد که او را در مقابل آسیب ها محافظت کنند. کودکانی که در خانوادهای پر از مهر و محبت و دور از تهدید رشد می یابند در حالت عادی از خود واکنش نشان نمی دهند. در چنین کودکانی، واکنش های احساس خطر اکثراً نسبت به موقعیت ها و اشیایی بروز می کند که بزرگسالان نیز آنها را خطرناک می دانند.

جامعه خوب، باثبات، آرام و تحت اداره صحیح، معمولاً به حد کافی موجبات امنیت خاطر اعضایش را در مقابل حیوانات وحشی، تغییرات شدید درجه حرارت، تهاجمات جنایی، قتل، آشوب، ظلم و نظایر آن فراهم می آورد. بنابراین، به یک مفهوم بسیار واقعی، عضو آن جامعه دارای هیچ گونه نیازهای ایمنی به مفهوم محرک های فعال نیست. درست مثل این که یک آدم سیر، احساس گرسنگی نمی کند، یک فرد ایمنی هم خود را در معرض خطر احساس نمی کند. اگر خواسته باشیم این نیازها را مستقیماً و به صورت آشکار ببینیم می بایست به افراد روان نژند یا تقریباً روان نژند، محرومان اجتماعی و اقتصادی نظر کرد، یا این که پدیده های هرج و مرج اجتماعی، انقلاب یا از هم پاشیدگی مراجع قدرت را مورد مشاهده قرار داد. درحد فاصل بین این دو وضع افراط و تفریط، می توان تجلی نیازهای ایمنی را فقط در پدیده هایی از قبیل تمایلات عمومی به شغل دایمی و حمایت، تمایل به داشتن حساب پس انداز، و به انواع گوناگون بیمه(پزشکی، بیکاری، ازکار افتادگی و…) مشاهده کرد.
————————————————————————————————————————————–
منابع :
بهرافی، غلام رضا و معنوی، عزالدین. (1370). فرهنگ لغات واصطلاحات. تهران:
انتشارات دانشگاه تهران.
خداپناهی، محمد کریم. (1376). انگیزش و هیجان. (چاپ یکم) تهران: انتشارات سمت.
شاملو، سعید. (1378). بهداشت روانی. (چاپ 13).تهران: انتشارات رشد.
شعاری نژاد، علی اکبر. (1364). فرهنگ علوم رفتاری. تهران: چاپخانه سپهر.
حق طلب، طاهره. (1372). هنجار یابی آزمون ایمنی–ناایمنیS –I مزلو بر روی جامعه
دانشجوی دانشگاه های بو علی سینا و علوم پزشکی همدان. پایان نامه تحصیلی کارشناسی
ارشد.دانشگاه علامه طبا طبایی. استاد راهنما، بهرامی، هادی، استاد مشاور، دلاور، علی.
Maslow, A.H. (1952). Manual for thesecurity – Insecurity
Inventory. Alifornia Consulting Psychological press.

لیس للانسان

دیدگاه‌های این مطلب