بالاخره روز موعود فرا رسید، اردویی جذاب و خاطره انگیز.
شاید این اردو اولین تجربه ی دور از خانه بسیاری از بچه ها بوده باشد، اردویی که قرار بود در آن دانش آموزان یک شب را بدون حضور خانواده شان تجربه کنند، اولین اردوی شب مانی در سال تحصیلی 403-404 آن هم در مدرسه، توسط دانش آموزان پایه هفتم ثبت شد.
اتفاقی که این برنامه را دلنشین تر کرده بود آن بود که این اردو دقیقا بعد از امتحانات نوبت اول و پس از گذراندن یک روز آموزشی در مدرسه بود.
دانش آموزان پس از آنکه کلاس هایشان در مدرسه در ساعت 13 به پایان رسید، در حیاط مدرسه به صف شدند و بعد از توجیهات آقای نورعلی به سمت مجموعه ورزشی دانشگاه شهید رجایی حرکت کردند.
گزارش دانش آموز راستین آزادگان که به جزئیات اردو پرداخته است را با هم می خوانیم :
این اردوی جذاب و باحال دیروز از ساعت یک و نیم شروع شد و ما به سمت سالن شهید رجایی حرکت کردیم، در ابتدا ما به دو گروه تقسیم شدیم و کلاس‌های ۷.۲ و۷.۳ و کلاس های ۷.۳و۷.۴ در دو سالن مختلف تقسیم شدند سپس بعد از تعویض لباس یک ساعتی به بازی در سالن به صورت گروهی و چرخشی پرداختیم.
بعد از آن با پوشیدن دوباره لباس‌ها مستقیم به استخر که در همان نزدیکی‌ها بود رسیدیم، در اسختر جایی وجود داشت که ما می‌توانستیم در آن بازی های توپی انجام دهیم، یک بخش کم عمق که رفته رفته عمق آن بیشتر می‌شد و دو سمتی که بچه‌ها در آن مشغول به بازی واترپلو بودند و بخش سوم جکوزی که آب نسبتاً گرمی داشت و افراد زیادی در آن جا حضور داشتند.
بعد از آن با اتوبوس‌ها به سمت مدرسه حرکت کردیم وقتی به مدرسه رسیدیم برنامه مدرسه چنین بود که یک جلسه دوستانه با مدیر محترم مدرسه جناب آقای گودرزی داشته باشیم، ایشان درباره اهمیت تبریک گفتن در روز تولدهای دوستان و عزیزانمان و همچنین حفظ حریم شخصی نکات مهمی را به ما گفتند.
حال دیگر نوبت به تماشای فیلم رسیده بود ما برای نیم ساعت محو تماشای فیلم زنبوردار (بیکی پر) نگاه کردیم که ناگهان آقای گودرزی و با سوپرایزی هیجان انگیز وارد نمازخانه شدند و آن هم شام خوشمزه ما یعنی پیتزا بود.
بعد از خوردن پیتزا و آشامیدن نوشابه حالا نوبت به بازی گروهی رسیده بود یکی از مهم‌ترین و بهترین بخش‌های اروی ما این قسمت بود که ما برای چند ساعت به بازی‌های مختلف مانند گل یاپوچ، مونوپولی، اونو و دیگر بازی‌های فکری و پرداختیم.
بعد از بعد از ساعتی خوردن پیتزا و آشامیدن نوشابه حالا نوبت به بازی گروهی رسیده بود یکی از مهم‌ترین و بهترین بخش‌های اروی ما بود ما برای ساعتی به بازی‌های مختلف مانند گل یاپوچ مونوپولی اونو دیگر بازی‌های فکری و پرداختیم.
اینکار ساعتی طول کسید تا نوبت به بازی‌های گروهی کلاسی (آیتم) رسید در این بازی‌ها ما باید تلاش می‌کردیم تا با انجام بازی‌های مختلف و حفظ نظم و انضباط امتیازهای اردوهای تشویقی را برای کلاس خود جمع آوری کنیم که اتفاقاً چالش‌های بسیار جالب و خاطره انگیز را برای ما تدارک دیده بودند پس از آن نوبت به یکی از اصلی‌ترین قسمت‌های این اردوی جذاب رسیدیم یعنی خواب در مدرسه در ابتدا ما برای خواب آماده شدیم تشک‌ها و پتوهای خود را پهن کردیم و لباس‌ها را به لباس‌های خواب تغییر دادیم و آماده خوابیدن شدیم.
در حین خواب آقای گودرزی سخنانی با ما گفتند و به خواندن آیت الکرسی پرداختند تا ما یواش یواش به خواب فرو رفتیم.
صبح که بیدار شدیم برای صرف صبحانه به ناهارخوری رفتیم آنجا به ما بشقابی از پنیر، کره، تخم مرغ آب پز و مربا دادن دقایقی بعد چای و شیرینی خوشمزه ای هم برای ما آوردند تا تجربه این سفر خاطره انگیز را از آن که بود بهتر کنند.
حدود ساعت 9 صبح بود که به تدریج والدین بچه‌ها می آمدند، دیگر وقت خداحافظی بود چرا که مادر پدرها در ساعت معین به دنبال بچه‌ها آمده بودند؛ اینجا سفر ما به پایان رسید امیدوارم همه بچه‌ها از این سفر خوب و خوش لذت برده باشند.
چقدر جذاب و هیجان انگیز !
امیدوارم که به همهٔ شما خوش گذشته باشد .