یلدا می رسد…
باز هم یک سالی از عمرمان گذشت و به بهانه یک دقیقه بیشتر در کنار هم بودن آن را ارج می نهیم .
دلخوشیم به کنار هم بودن و رنگ یاقوت انار و آجیل شب زیبای یلدا.
باز هم فال حافظ و اشعار لسان الغیب و باز هم گذاشتن تلفنهای همراه درسبد خانه مادربزرگ و باز هم سینی بزرگ چای و شیرینی و شکلات.
یلدا شب عجیبی است چون همه را برای هم و به خاطرهم فرا می خواند.
یلدا هوای همه را دارد— مادر بزرگ و پدربزرگ و نوه ندارد.
آمده است تا همه را بعد از مدتها به هم وصل کند.
آمده است تا حافظ را باز هم زنده کند. وصل پاییز به زمستان است. گذر از زمان است.
تو فکر می کنی این یک دقیقه کوتاه است ولی اگر کنار عزیزانت باشی یک عمر می گذرد. این یک بهانه است و یک فرصت.
بهتر است از این یک دقیقه های بیشتر دور همی برای ما و خانواده سبزمان بیشتر باشد.
یلدایتان مبارک…
0 دیدگاه