این گزارش به کمک دانش آموزان عزیز خالقیان، خردمند، کریمیان و ناصری تنظیم شده است.
روز یکشنبه 10 آبان جلسه هم اندیشی با موضوع “هدایت تحصیلی” در چهار نوبت برگزار گردید که در ابتدای هر جلسه آقای زعفرانی مقدماتی راجع به موضوع بیان کردند.
آقای زعفرانی :
گام 1 :
به فرزندان آزادی عمل داده شود ولی معنی آزادی عمل این نیست که فرزند هر چه دوست داشت بدون راهنمایی آن را انتخاب کند. پس باید با راهنمایی درست فرزند را در مسیر رشتهی مورد علاقه و استعدادش قرار داد.
سؤال 1 : هدف تو چیست؟ اگر در مورد درس خواندن باشد احتمالاً خیلی از بچهها هدف خاصی ندارند ولی اگر کلیتر سؤال را بپرسیم مثلاً هدف تو از زندگی چیست؟ مسلماً هدف خاصی در زندگی خواهند داشت.
گام 2 : مشخص شدن علاقه
بعد از پیدا کردن هدف و مشخص شدن هدف علاقه فرزند مشخص شود.
گام 3 : اطلاعات شناخت شغل مورد علاقه :
الف) سختیهای شغل ب) خوبیهای شغل ج) درآمد شغل د) میزان وقتگذاری
باید اطلاعات زیادی در زمینهی علاقهاش داشته باشد تا بتواند به خوبی آن را بشناسد و شغل درستی را انتخاب کند.
این اطلاعات میتواند در دستههای زیر طبقهبندی شود :
شناخت خود :
هوشهای چندگانه : 1) هوش معنوی گرایانه 2) هوش کلامی و نوشتاری 3) هوش فضایی مکانی 4) هوش منطقی
5) هوش جسمانی 6) هوش موسیقیایی 7) هوش میان فردی 8) هوش درون فردی 9) طبیعیگرا
پس ابتدا هوشهای فرزند شناخته شود تا انتخاب درست صورت پذیرد.
نقش مؤثّر والدین در انتخاب رشته فرزندان :
عقاید والدین دربارهی انتخاب رشته فرزندان میتواند متفاوت باشد. ممکن است برخی از والدین به علّت مشغلهی شغلی و درگیریهای زیاد ذهنی و یا بیحوصلگیهای گاه گاه زیاد درگیر موضوع انتخاب رشتهی فرزند خود نشوند که این عقیده نیاز به تغییر دارد و والدین عزیز باید بیشتر خود را درگیر این موضوع کنند تا با تجربیات و دانشی که دارند همچنین علایق نوجوان راه درست را برای زندگی فرزند عزیز خود مشخص کنند.
ذهن خلاق و داشتن مهارتهایی به جز تحصیلات عالی :
داشتن مهارت و تواناییهایی جز تحصیلات عالی یکی از شاخصههای خوب است که باعث تعیین آیندهی شغلی خوبی برای فرزندان ما میشود. در واقع داشتن یک هنر مانند خوشنویسی ، طراحی ، معرق و یافتن نحوه کار با ابزار باعث ایجاد علاقه برای دنبال کردن حرفهای در این زمینه و تضمین شغلی در آینده میباشد.
سخنان آقای دکتر توکل :
ایشان دربارهی رشتهی تحصیلیشان (فیزیوتراپی از دانشگاه ایران) و مسیری که در این زمینه طی کردند و از رضایت شغلی خود و سابقهی کاری و برخی جزئیات دیگر مانند دوران راهنمایی و دبیرستان خود صحبت کردند. ایشان پشتکارو تلاش زیاد را عامل موفقیت در آینده دانستند.
سخنان آقای مهندس شریفی :
ایشان دربارهی رشته تحصیلیشان (مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف) و دربارهی کاربردهای گستردهی رشتهی مهندسی برق در دنیا و پُرطرفدار بودن این رشته نکاتی بیان کردند. در ادامه ایشان دربارهی 5 زیر شاخههای اصلی مهندسی برق اشاره کرده و بیان داشتند که اصلیترین و مهمترین درس مورد نیاز برای این رشتهی پُر کاربرد ریاضی است که برای موفق بودن در این رشته نیاز به پایهی قوی ریاضی میباشد.
سخنان خانم بهزادی :
ایشان در مورد شغلشان (دندانپزشکی) توضیحاتی دادند و گفتند این رشته هم پزشکی است و هم هنر. بنابراین علاوه بر این که باید درس بخوانند باید هوش میان فردی و هنری ایشان هم بالا باشد. سپس در مورد بازار کار این رشته بیان داشتند که درآمد بالایی دارد و اگر کسی میخواهد در کنکور قبول شود در این رشته باید علاوه بر درسهای دیگر دروس زیستشناسی و شیمی فرد عالی باشد. در این رشته باید دو سال طرح بگذرانند و بعد از 6 – 7 سال درس خواندن بتوانند اجازهی تأسیس مطب بگیرند.
سخنان آقای اردبیلی :
ایشان در مورد شغلشان (مهندسی عمران) گفتند کسانی که میخواهند در این رشته تحصیل کنند باید به ریاضی علاقه داشته باشند و گفتند رشتهی عمران به سه شاخه تقسیم میشود : عمران – عمران ، عمران – آب و عمران – نقشه برداری که دربارهی هر شاخه توضیح مختصری دادند و سپس در مورد سطوح بالاتر از لیسانس توضیحات کاملی ارائه دادند.
سخنان خانم پازوکی :
آرمین دارای هوش منطقی ریاضی بالایی است و در رشتههای ورزشی مثل فوتبال بسیار موفق است . مادر او میپرسد که نمیداند آرمین را چگونه درباره این سؤال راهنمایی کند : چون من در فوتبال موفق هستم درس را وِل کنم و یک ورزشکار موفق بشوم؟
آقای گودرزی در پاسخ ایشان گفتند : ما یک دوستی داشتیم که می گفت: یک آدم عاقل هیچ وقت تخمه مرغهایش را در یک شانه نمیگذارد. برای مثال فوتبالیست باسواد بهتر از فوتبالیست بیسواد است. اگر در یکی از بازیها پا یا جای دیگری از بدنش مورد ضربه ای جبران ناپذیر قرار بگیرد ممکن است دیگر امکان بازی کردن نداشته باشد و شغل دیگری نیز برایش نیست پس بهتر است آرمین ورزشکار حرفه ای باسوادی باشد.
سخنان آقای یونسی :
ایشان در مورد رشته ی تحصیلیشان (گیاهشناسی) گفتند که اولین حرفهای که بشریت یاد گرفته است کشاورزی بوده که برای تأمین غذای خود یاد گرفته است. ایشان در پاسخ به سوال آقای گودرزی که راجع به اجبار فربد برای انتخاب رشته بود فرمودند: اگر من به زور پسرم فربد را پزشک کنم قطعاً پزشک خوبی نخواهد شد.
سخنان آقای فرهت :
ایشان گفتند : زندگی دانشآموزی من بسیار متغیر بوده است. پدرم یکی از پزشکان معروف تهران بوده، در عین حال مرا مجبور نکرده به انتخاب رشتهی دکتری. ایشان معتقد بودند هوش زیاد فقط مهم نیست بلکه پشتکار مهم است.
سخنان آقای نجفی :
بیشتر دانشآموزان از همین حالا آیندهی خود را تصور میکنند : معمار ، پزشک ، مهندس و … ولی دربارهی آنها هیچ اطلاع کافی ندارند. بیشتر افراد به فکر شغلی پُر درآمد هستند اما این خود فرد است که درآمد ایجاد میکند نه شغل. شاید حقوق یک کارگر ساده از یک مهندس بیشتر باشد این تفاوت درآمد نشاندهندهی میزان علاقه و اشتیاق به عمل یک فرد به شغلش میباشد. ایشان عوامل موفقیت در یک شغل را این گونه بیان داشتند:
1- داشتن دانش کافی : مدرسه و دانشگاه راه را نشان میدهد ولی خود فرد نیز مهم است. درصد آن 60 به 40 است زیرا دانشگاه پل راه را میسازد و این ما هستیم که باید آن راه را برویم.
2- داشتن روابط عمومی و اجتماعی بالا : این عامل حتی از دانشگاه خوب نیز مهمتر است.اگر شما در یک دانشگاه بسیار خوبی هم تحصیل کرده باشید ولی روابط عمومی ضعیفی داشته باشید به مشکلاتی در جامعه برمیخورید. این قابلیت درصدی ژنتیکی و درصدی نیز از محیط اطراف تأمین میشود.
3- آشنایی کامل با حداقل یکی از زبانهای خارجی : با آشنا نبودن با زبان روز ، زندگیتان به سختی میگذرد.
سخنان خانم غفوری :
مهمترین مسأله دربارهی رشته پزشکی علاقه است. ولی بعضی افراد که با دیدن خون و کالبد شکافی حالشان بد میشود نباید این رشته را انتخاب کنند. دو مرحلهی اول بسیار سخت است و ممکن است افراد از این رشته زده شوند. زبان انگلیسی در این رشته بسیار مهم است زیرا همهی کتابهای این رشته به زبان لاتین است. سه سال اول دانشچویان در دانشگاه و یا بیمارستان به معاینهی جزیی افراد میپردازند و در این جاست که روابط عمومی بسیار مهم میشود. در سال پنجم دانشجویان باید دو کار را انجام دهند : کار اول بحث و گفتگو دربارهی بیماری است که در آنجا وجود دارد و کار دوم که به آن کشیک شب میگویند. افراد در اورژانسها هستند تا خود را برای هر شرایطی آماده سازند. این دوره کلاً روی هم هفت سال است.
مشخصه های شغل خوب این است که برای جامعه مورد نیاز باشد و خود فرد نیز از شغل خود راضی باشد و درآمد آن خوب باشد ولی مشکلاتی نیز دارد مانند نداشتن تعطیلات به اندازهی کافی و ماندن شب و روز در بیمارستان ولی با وجود مشخصههای خوب شغل مشخصههای بد کمتر احساس میشود.
سخنان آقای ایزدی :
هر کسی باید شغل فعلی خود را دوست داشته باشد در این شغل ( طلا فروشی) باید ارتباط با مردم بسیار قوی باشد و باید بتوان اعتماد فرد مقابل را جلب نمود. این شغل نیز مانند شغلهای دیگر معایبی نیز دارد مانند کم بودن احساس امنیت. در هر شغلی فرد باید کنجکاو باشد و ریسک کند و گرنه پیشرفت قابل توجهی نخواهد کرد . در این صورت شما میتوانید اطلاعات زیادی از نظر اقتصادی کسب کنید.
با سپاس از والدین محترم و دانش آموزان عزیز که در جلسه حضور فعال داشتند.
لازم است از جناب آقای حلاج نیز که زحمت تایپ گزارش را کشیدند تشکر کنیم.





















۰ دیدگاه