حسین پناهی – غریب – آشنا

هم نسلان من حسین پناهی را با سریال آژانس دوستی می شناسند.

سریالی که با درخشش مرحوم فردوس کاویانی به اوج رسید.

صدای زنگ تلفن و راننده ای که برای مسافر آماده بود.

پناهی انسان غریبی بود. شاعری نو پرداز از نسل امروز

در سال ۱۳۶۱ با تئاتر وارد عرصه بازیگری شد و همزمان فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی را نیز شروع کرد.

دو سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۳ توانست با سریال محله بهداشت وارد قاب تلویزیون شود.

این مجموعه تلویزیونی به نویسندگی بیژن بیرنگ برای کودکان ساخته شد و هدفش آشنایی کودکان با «قانون» بود و تلاش می‌کرد تا کودکان را با مقوله «بهداشت» و کاربردش در زندگی روزمره آشنا کند.

وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ در سن ۴۷ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق به وصیت خود وی و به دلیل اینکه مادرش در آنجا دفن شده بود به خاک سپرده شد. علت مرگ وی بنا به گواهی فوت ایست قلبی بوده‌است.

جملاتی زیبا از حسین پنهای را در اینجا میخوانیم:

پنجره را باز کن

و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر

خوشبختانه

باران ارث پدر هیچکس نیست.

من تعجب می کنم

چطور روز روشن

دو ئیدروژن

با یک اکسیژن؛ ترکیب می شوند

و آب از آب تکان نمی خورد !

مطالب مرتبط

روزی برای مادر

روزی برای مادر

ارزشمندترین مکان هایی که میتوان در دنیا حضور داشت:در فکرِ مـــادردر قلب مـــــادرو در دعای مـــــــــــادر دانش آموزان پایه هفتم هر کدام سعی کردند یک عملی را انجام دهند که...

روزی برای مادر

روزی برای مادر

مادر را مهربانی تعریف کردم اما تعریفی ناقص بود. مادر را ایثار تعریف کردم اما ناقص بود. مادر را صبور نام نهادم اما ناقص بود. مادر را زیبایی معنی کردم باز هم ناقص بود. مادر را محبت...

0 دیدگاه

0 دیدگاه

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *