
درباره او نوشتند که هیچ چیز جز شاهکار نداشت .
آنتون پاولوویچ چِخوف (Anton Chekov) نویسندهی روس متولد 29 ژانویه 1860 در روسیه است.
کودکی سختی داشت و در شانزده سالگی پدر و مادرش از دست طلبکار ها به مسکو فرار کردند با این حال
نمرات های دبیرستانی او آنقدر خوب بود که میتوانست در هر رشته به دانشگاه برود.
آنتوان به مسکو رفته و به تحصیل پزشکی مشغول شد در همان دوران تحصیل با اسامی مستعار برای مجلات داستانی نوشته تا پول تحصیلش را تامین کند.
۳۰۰ داستان کوتاهی که او در مدت دانشجویی اش نوشت به طرز غیرمنتظرهای بسیار محبوب از آب درآمدند و او را به عنوان نویسنده بزرگ معرفی کردند.
سال ۱۸۸۴ مدرک دکترایش را در طب گرفت و برای دوستانش نوشت دیگر میخواهد به طبابت بپردازد اما اینطور نشد وسوسه نوشتن دست از سرش بر نداشت همیشه بین نویسندگی و طبابت سرگردان بود و میگفت پزشکی همسر رسمی من و ادبیات عشقم است .
۱۰ سال آخر عمر بهترین آثارش را نوشت و همین دوره بود که چند نمایشنامه اش را در مسکو روی پرده بود که با بازیگر یکی از همین تئاترها ازدواج کرد آن هم در حالی که خودش میدانست بیمار است به زودی از پا در میآید به خاطر بیماری مدتی در کنار دریای سیاه گذراند و مدتی را هم در فرانسه و آلمان عاقبت در دوم ژوئیه ۱۹۰۴ در آلمان که چشمه آب معدنی معروفی دارد در کنار همسرش درگذشت در حالی که ۴۴ سال بیشتر نداشت .
خطاببیه تدفین او جمله ای بود که مادر بی سوادش در جمع نویسندگان و ادبیات روس گفت “چه مصیبتی بر سرمان آمد آنتوان دیگر نیست” حالا چرا اسم یک شهر در روسیه است هر داستان نویس بزرگی را با هم مقایسه می کنند و در یک شب ۱۴۰ اجرای مختلف از نمایشنامه باغ آلبالو ای اش در دنیا روی صحنه میرود.
تشییع جنازهٔ چخوف یک هفته پس از مرگ او در مسکو برگزار شد.
ماکسیم گورکی که در این مراسم حضور داشت بعدها به دقت جریان برگزاری مراسم را توصیف کرد. جمعیت زیادی در مراسم خاکسپاری حضور داشتند و تعداد مشایعتکنندگان به حدی بود که عبور و مرور در خیابانهای مسکو مختل شد.
علاوه بر نویسندگان و روشنفکران زیادی که در مراسم حضور داشتند حضور مردم عادی نیز چشمگیر بود.
سرانجام در گورستان نووودویچی در شهر مسکو به خاک سپرده شد.
آثار مشهور آنتوان چخوف
آنتوان چخوف در زمان حیاتش بیش از هفتصد اثر هنری خلق کرد.
آثار او امروزه به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شدهاند و در دانشگاههای معتبر جهان تدریس میشوند.
آثار آنتوان چخوف را میتوان به سه دستهی کلی تقسیم کرد.
این تقسیم بندی به معنای برتری این آثار به هم نیستند. داستان کوتاه، داستان بلند و نمایشنامه.
در ادامه تعدادی
از این آثار را مشاهده میکنیم:
داستان کوتاه
از دفترچه خاطرات یک دوشیزه
بوقلمون صفت
بانو با سگ ملوس
همسر
داستان زندگی من
داستان بلند
دکتر بی مریض
داستان ملالانگیز
دوئل
نمایشنامه
بی پدری
ایوانف
خرس
عروسی
مرغ دریایی
سه خواهر
باغ آلبالو
دایی وانیا
در جاده بزرگ
سبک نویسندگی آنتوان چخوف
آنتوان چخوف هم مانند بیشتر داستاننویسان روسیه داستانهایش را در ژانر رئالیسم مینوشت. او در خلق فضای داستانی بی نظیر بود و به خوبی داستانهای کوتاهش روایت میکرد. او زبانی شاعرانه و لطیف داشت و توصیفات صحنههای داستان بسیار ماهرانه عمل میکرد. یکی دیگر از ویژگیهای این نویسنده پایانهای شگفتانگیزی بود که برای داستانهایش خلق میکرد.
درون مایه ی داستانهای چخوف مانند بسیاری از نویسندگان روسی «فرصت از دست رفته» بود. او همچنین تضاد طبقاتی و تقابل خیر و شر را هم به خوبی در داستانهایش بیان میکرد.
حقایقی جالب درباره آنتون چخوف
آنتون چخوف در ابتدای کار نویسندگی خود از نظرات لئو تولستوی، نویسندهی بزرگ روس، بیزار بود. اما با گذشت زمان تولستوی به چخوف بسیار علاقهمند شد و این دو نویسنده با هم دوست شدند. در آن زمان بسیاری از منتقدان ادبی روس چخوف را وارث شهرت و مهارت نویسندگی تولستوی میدانستند. توجه به جزئیات وجه مشترک آثار این دو نویسنده است. با این حال، در آثار چخوف نه اثری از اخلاقگرایی تولستوی به چشم میآید و نه ایمان او به ابدیت.
نویسنده:پرهام مهرپرور
۰ دیدگاه