بررسی یکی از مشکلات هدایت تحصیلی ؛ عدم تناسب داوطلبان رشته های خاص با ظرفیت دانشگاه و نیاز جامعه!!!

پیش گفتار:

«« مطلب زیر به بررسی یکی از مشکلات همیشگی هدایت تحصیلی برای دوره های عالی ( دانشگاه) می پردازد. تراکم داوطلبان برای گروهی از رشته های خاص و عدم تناسب این درخواست با ظرفیت دانشگاه و نیاز جامعه به فارغ التحصیلان آن و در نتیجه بروز مشکلاتی همچون؛ اضافه شدن به جمعیت فارغ التحصیلان بیکار ، تغییر رشته های زیاد در مقطع دانشگاه و یا رها کردن درس در نیمه راه تحصیلات دانشگاهی، سرخوردگی و… قاب ملاحظه است. لذا لازم است تا همچنان بر روی معیار های انتخاب رشته و تحصیلات عالی دانشگاهی کار شده و روشنگری بیشتری برای جوانان و خانواده های ایشان صورت گیرد. بایدبراساس آزمون های استاندارد، معیارهایی همچون استعداد، رغبت؛با درنظر گرفتن تیپ شخصیتی شغلی افراد، بررسی نیاز جامعه به مشاغل و رشته های تحصیلی وابسته به آن و… توسط کارشناسان مشاوره برای هریک از داوطلبان مورد بررسی قرارگرفته و طبق آن هدایت تحصیلی صورت گیرد. »»

مقدمه:

با توجه به فصل انتخاب رشته کنکور سراسری اگر دفترچه های انتخاب رشته بویژه دفترچه مربوط به رشته تجربی را ملاحظه بفرمایید، خواهید دید که پذیرش دانشجو در ۳ رشته پرطرفدار پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی در کل کشور ۷۹۸۶ هزار نفر می باشد یعنی تقریبا ۸۰۰۰ هزار نفر. از تعداد فوق ۵۱۷۰ نفر پزشکی که ۴۱۴۴ نفر روزانه و ۱۲۰۶ نفر پردیس پولی می باشد، ۱۵۹۷ نفر دندانپزشکی که ۱۲۸۴ نفر روزانه و ۳۱۳ نفر پردیس پولی، ۱۲۱۹ نفر داروسازی که ۸۹۱ نفر روزانه و ۳۲۸ نفر پردیس می باشند.
همچنین پذیرش پرستاری ۴۷۶۶ نفر که ۴۴۳۳ نفر روزانه و ۳۳۳ نفر به شکل پردیس پذیرش خواهند شد.

با نگاهی به آمار فوق می توان به چند نکته دست یافت :

نکته اول؛ این همه پذیرش بعدا به لحاظ کاری چه سرنوشتی خواهند داشت، اگر جذب بازار کار شوند بدین معنا ست که بازار کار این فارغ التحصیلان افراد بیمار هستند، دراین صورت می توان گفت که جامعه ما چقدر بیمار است که این همه پزشک، دندانپزشک، داروساز و پرستار نیاز دارد.

نکته دوم؛ همه۸۰۰۰ هزار نفر پذیرش برای این رشته ها رتبه زیر ۱۰۰۰ نیستند! اگر میانگین نمرات قبول شدگان کنکور را رویت کنید و با میانگین نمرات داوطلبین ۱۰ سال قبل که آن زمان کمتر از نصف این افراد پذیرش وجود داشت مقایسه کنید خواهید دید که نصف میانگین آنها را کسب نکرده اند و بعضا نمره منفی هم دارند، جای سوال است که خروجی این قبیل فارغ التحصیلان چه تخصص و سوادی دربر خواهند داشت؟ مثلا افراد تا رتبه ۱۳ الی ۱۴ هزار پزشکی پردیس قبول می شوند، افرادی با این رتبه ها، با جان انسان ها سر و کار خواهند داشت.

نکته سوم و آخر این است که چرا این حجم جمعیت به سمت رشته های مجموعه علوم پزشکی می آیند؟ ۵۲ درصد داوطلبین امسال رشته تجربی بوده اند و بیش از ۴۰ هزار نفر از داوطلبین رشته تجربی لیسانس و فوق لیسانس داشته اند. چرا خانواده ها حاضر به پرداخت شهریه ترمی ۹ میلیون برای فرزند خود هستند؟ ۱۶۶۷ نفر به شکل شهریه ای پذیرفته خواهند شد. البته افراد دارای رتبه های زیر ۲۰۰۰ هزار ارزشمند بوده و هستند، مشکلی که هست این است که بعدا در دنیای کار خوب و بد را به سختی می توان تشخیص داد. البته آمار دانشگاه آزاد را هم اگر به آمار فوق اضافه بفرمایید وضعیت متفاوت خواهد بود.

برای هدایت صحیح دانش آموزان فارغ التحصیل از مدرسه ، لازم است تا همچنان بر روی معیار های انتخاب رشته و تحصیلات عالی کار شده و روشنگری بیشتری برای جوانان و خانواده های ایشان صورت گیرد. معیارهایی همچون؛ استعداد، رغبت با درنظر گرفتن تیپ شخصیتی شغلی افراد، بررسی نیاز جامعه به مشاغل و رشته های تحصیلی وابسته به آن و…
با درنظر داشتن و کاربست این معیارها، از هدر رفت سرمایه ها -که مهمترین آن دوران طلایی جوانی است – جلوگیری شود.

با کمک گرفتن از گزارش آماری مشاوران مدارس ایران و کمی ویرایش متن آن