هوالحسیب
*عنوان کلی: آموزش
**عنوان اصلی: ارزﺷﻴﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻤﺮ یا تکوینی (Formative assessment)
***عنوان فرعی: دیدگاه صاحبنظران
****عنوان فرعی تر: اهداف ارزشیابی؛ ارزشيابى براى يادگيرى
*****ماخذ:
Stephen Chappuis and Richard J. Stiggins , Educational Leadership
September 2002
****** متـــرجم: بتول مـوســوی
ارزشيابى از کلاس به نحوى که دانش آموزان نيز در آن دخالت د اشته باشند و افزايش يادگيرى يکى از هدف هاى آن باشد، به جاى آن که فقط ارزشيابى دانش آموزان باشد، مى تواند شور و شوق يادگيرى را در آنان تقويت کند. دانش آموزان در اين نوع ارزشيابى ياد مى گيرند از اطلاعات ارزشيابى براى مديريت فرايند يادگيرى خود استفاده کنند. با به کار بستن آن چه که از آن با عنوان ارزشيابى براى يادگيرى ياد مى کنيم، آموزگاران يافته هاى پژوهش روشنى را دنبال مى کنند که حاکى از تأثير ارزشمند آن بر ميزان پيشرفت يادگيرى دانش آموزان است.
ارزشيابى از کلاس درس را به عنوان بخش سالمى از ياددهى کارامد و يادگيرى موفقيت آميز در نظر بگيريد. در زمانى که ارزشيابى هاى بيرونى فراگير، مورد توجه و پشتيبانى سياست گذاران آموزشى است، آموزگاران زيادى دريافته اند که چه گونه با استفاده از ارزشيابى هاى روزانه کلاسى، مى توان در دانش آموزان شور و شوق آموختن ايجاد کرد و آنان را براى هدف هايى فراتر از ارزشيابى آماده ساخت در حقيقت، به جاى آنکه ارزشيابى را علت موفقيت بدانيم، شاخص موفقيت مدرسه در نظر مى گيريم. متاسفانه، آن چه که در روش هاى سنتى ارزشيابى لحاظ نمى شود، استفاده آن به عنوان ابزارى در جهت پيشرفت موفقيت هاى تحصيلى بيشتر دانش آموزان است.
روش مرسوم اين است که آموزگار پس از تدريس مطلب، امتحان مى گيرد و آموزگار و کلاس بدون توجه به دانش آموزان ناموفق، يعنى کسانى که در مدت زمان معين و سلسله مراحل طى شده مطلب را نياموخته اند، پيش مى روند و ضعيف ها را در رتبه هاى پايين جا مى گذارند. در واقع اساس اين گونه ارزشيابى بر عقيده منسوخى است: براى اين که دانش آموزان بهتر ياد بگيرند بايد نگرانى آنان را افزايش دهيم و اين کار بايد از طريق مقايسه آنان با هم کلاسى هاى موفقشان با هدف ايجاد انگيزه براى عملکرد بهتر صورت گيرد. بر خلاف اين برداشت، ارزشيابى براى يادگيرى طى فرايند ياددهى و يادگيرى انجام مى شود نه پس از آن و تأکيد اصلى بر پيشرفت مداوم يادگيرى در تمام دانش آموزان است.
در واقع آموزگارى که ازروش ارزشيابى روزانه فعاليت هاى کلاسى استفاده مى کنند تا دانش آموزان را به طور مستقيم و عميق در فرايند يادگيرى فردى خود شرکت دهند، سبب افزايش اعتماد به نفس آنان و ايجاد انگيزه براى يادگيرى بيشتر مى شوند؛ زيرا تأکيد اصلى اين روش به جاى القاى احساس شکست، بر موفقيت و پيشرفت دانش آموزان است. در اين الگوى آموزشى، ارزشيابى دانش آموزان، به جاى آن که فقط براى سنجش و نمره دادن به دانش آموزان طراحى شده باشد، نوعى ابزار آموزشى براى ارتقاى يادگيرى است. به علاوه، وقتى دانش آموزان در ارزشيابى شرکت داده مى شوند، به ارزشيابى بيشتر به اين صورت نگاه مى کنند که معلم مى خواهد به آنان چيزى ياد بدهد نه اين که از آنان امتحان بگيرد.
شــــرکت دادن دانش آموزان در ارزشيابـــى
تحقيقات نشان مى دهند که اگر در فرايند ارزشيابى کلاس، بازخورد دقيق و توصيفى به دانش آموزان برسد و آنان در برنامه ارزشيابى شرکت داشته باشند، يادگيرى دانش آموزان بهبود مى يابد. در واقع اين روش چيزى بيش از روش مرسوم ارزشيابى دانش آموزان است وعلاوه بر آن به آموزگار کمک مى کند تا در صورت لزوم در نحوه آموزش خود تجديد نظر کند. بنابر اين آموزگار و دانش آموز از نتايج ارزشيابى براى اصلاح فعاليت تدريس وفعاليت هاى يادگيرى کمک مى گيرند. آموزگاران زمانى از اطلاعات حاصل از ارزشيابى بيشتر بهره مى برند که:
• پيش از تدريس يک واحد درسى و تنظيم برنامه آموزشى براى تک تک افراد يا کل گروه، پيش آزمون به عمل مى آورند.
• بررسى مى کنند کدام دانش آموزان به تمرين بيشترى نياز دارند.
• دستور العملها را بر اساس نتايج به دست آمده مورد تجديد نظر مداوم قرار مى دهند.
• روى کارامدى مهارتهاى تدريس خود تامل مى کنند.
• با در نظر گرفتن توانايى ها و زمينه هايى که به پيشرفت نياز دارند، با دانش آموزان مشورت مى کنند.
• از طريق هم گروه کردن دانش آموزانى که کمتر درک مى کنند با آن ها که درک بهترى نشان مى دهند، تسهيلاتى مشابه آموزگار خصوصى فراهم مى آورند.
اکنون که دريافتيم دانش آموزان در ارزشيابى مبتنى بر دانش آموز برخلاف ارزشيابى سنتى، شرکت کنندگان غيرفعالى نيستند و از اطلاعات حاصل از ارزشيابى براى بهبود يادگيرى خود استفاده مى کنند، بايد بپرسيم که چه گونه مى توانيم از ارزشيابى براى ايجاد مسئوليت در دانش آموزان و پيشرفت يادگيرى آنان استفاده کنيم؟ دخالت دادن دانش آموزان در ارزشيابى به اين معنا نيست که تصميم گيرى درباره آن چه که بايد فرا گرفته شود يا مورد امتحان قرار گردد، بر عهده دانش آموزان است و يا آن که خودشان نمره هايشان را تعيين مى کنند. بلکه به اين معناست که از اين طريق دانش آموزان ياد مى گيرند که چگونه از نتايج به دست آمده از ارزشيابى براى مديريت يادگيرى خود استفاده کنند؛ به نحوى که بدانند چه گونه بهتر ياد مى گيرند و براى رسيدن به مراحل بعدى برنامه ريزى کنند.
زمانى مى توانيم ادعا کنيم که دانش آموزان در فرايند ارزشيابى براى يادگيرى شرکت داده شده اند که بتوانند از اطلاعات به دست آمده در ضمن آن، براى رسيدن به اهداف آموزشى و اتخاذ تصميم صحيح در جهت فرايند يادگيرى ( بسته به ميزان پيشرفت قبلى ) بهره گيرند؛ به اين معنا که بدانند کار با کيفيت چه گونه کارى است، به ارزشيابى خود بپردازند، به وضعيت فعلى خود آگاه شوند و در جهت رسيدن به اهداف آموزشى مشخص برنامه ريزى کنند. دانش آموزانى که در ارزشيابى خود دخالت دارند، ممکن است :
• ويژگیهاى کار خوب را مشخص کنند. دانش آموزان به نمونه کارهاى موفق دانش آموز ناشناسى نگاه مى کنند که معلم در اختيارشان گذاشته است و خصوصياتى را که باعث شده است معلم آنها را به عنوان کار قوى مطرح کند، يادداشت مى کنند، با زبان کيفيت آشنا مى شوند و مفهوم حقيقى عملکرد قوى را در مى يابند.
• نمونه کار هاى واقعى را با توجه به راهنماى نمره دهى ارزيابى کنند. دانش آموزان مى توانند ارزيابى خود را با در نظر گرفتن يکى از معيارهايى که در راهنما آمده است آغاز کنند و با تواناتر شدن در درک ساير معيار ها، آنها را نيز دخالت دهند. همين طور که دانش آموزان به تعيين مشخصات کار با کيفيت و نمره دادن به کارهاى واقعى مشغول مى شوند، عملکرد خود را بهتر ارزشيابى مى کنند. آنان با درک زبان راهنماى نمره دهى مى توانند نقاط قوت خود را بشناسند و براى بهبود کارهاى خود برنامه ريزى کنند.
• نمونه کارهاى بى نام و نشان را اصلاح کنند. دانش آموزان پا را از ارزشيابى فراتر مى گذارند و با در نظر گرفتن برخى معيار ها، کيفيت آنها را بهبود مى بخشند. آنان مى توانند به اصلاح نمونه ها بپردازند يا با نوشتن نامه براى صاحب نمونه کار، پيشنهاداتى را جهت بهبود کار به او گوشزد نمايند. اين فعاليت به دانش آموزان کمک مى کند دريابند پيش از اصلاح کار خودشان چه کارهايى را بايد انجام دهند.
• آزمون هاى تمرينى را بر اساس ميزان درکشان از اهداف آموزشى و مفاهيم اساسى موضوع درس طرح کنند. دانش آموزان مى توانند اين کار را در گروه هايى دو نفرى انجام دهند و با هم پيرامون آن چه بايد در آزمون ها گنجانده شود، گفت و گو کنند و پاسخنامه آزمون را تهيه کنند.
• با دانش آموزان ديگر پيرامون پيشرفتشان صحبت کنند و تعيين کنند چه زمانى به موفقيت نزديک مى شوند. وقتى دانش آموزان کيفيت کار خود را شرح مى دهند، درک عميق ترى از خودشان و موضوعى که براى يادگرفتن آن تلاش کرده اند، پيدا مى کنند. دانش آموزان مى توانند به عوامل موثر در در پيشرفتشان اشاره کنند و از اين طريق ديگران را نيز در موفقيتشان سهيم سازند.
باز خـــوردهاى مؤثر آمــــوزگار
” تو بايد بيش تر مطالعه کنى، دست خط خيلى خوبى دارى، آفرين ” آموزگاران معمولا از اين جملات به عنوان واکنش در جهت تشويق يا عدم تائيد عملکرد دانش آموزان استفاده مى کنند . اما با وجودى که اين باز خورد ها از سال هاى دور استفاده مى شوند، در پيشرفت يادگيرى دانش آموزان ارزش محدودى دارند و چه بسا باعث دلسردى در دانش آموزان مشتاق يادگيرى شوند. همين طور نمرات (اعداد و نشانه هاى رمزى نظير B ، 71 درصد ، 10/4 ، خوب، قابل قبول يا F ) ،حتى کمتر از جملاتى که ذکر شد، ميزان يادگيرى دانش آموزان را تعيين مى کنند و آنان را از آن چه که براى پيشرفتشان ضرورى است، آگاه مى سازند. برعکس، گفته هاى آموزگار که تاکيد اصلى آن بر کار دانش آموز باشد و نه وجوه شخصيتى او مى تواند سبب ايجاد انگيزه و اشتياق به يادگيرى در او شود.
زمانى که هدف ما افزايش انگيزه دانش آموز و يادگيرى بيشتر او است، باز خورد هاى سازنده، دانش آموز را به آن چه که درست انجام داده است، راهنمايى مى کنند و با اشاره دقيق به نقاط قوت او، به او کمک مى کند که اين جنبه هاى مثبت را حتى بيش تر تقويت کند. در مورد برخى دانش آموزان، نوشتن اين باز خورد و داشتن زمان کافى براى واکنش دادن، کافى است. براى ديگران، ممکن است گفت و گوى رو در رو و توضيح نقاط قوت ضرورى باشد. در حقيقت باز خورد موثر آموزگار به زبانى قابل فهم براى دانش آموز، به او مى آموزد که چرا پاسخى صحيح يا نادرست است. علاوه بر اين، دانش آموز با مقايسه کار خود با نمونه هاى ارائه شده از سوى آموزگار يا نمونه هاى نصب شده روى تخته اعلانات، مى تواند کار خود را ارزشيابى و باز خورد کار خود را تهيه کند.
باز خورد هاى توصيفى آموزگار بايد به صورتى واضح و مفيد، دانش آموز را در جهت پيشرفت راهنمايى کند. اين باز خورد هاى توصيفى به جاى آنکه مانند شيوه سنتى ارزشيابى فقط خطاهاى دانش آموز را نشان بدهند، سبب راهنمايى دانش آموزان در جهت عملکرد صحيح تر برا ى يادگيرى مى شوند. توجه داشته باشيد که در يک باز خورد توصيفى صحيح، در هر زمان روى بهبود بخشيدن يک زمينه تاکيد مى شود. در نهايت بايد گفت معلم در اين شيوه ارزشيابى با گفتن اين واقعيت به دانش آموز که چه قدر به اهداف تعيين شده نزديک شده است و معلم از او مى خواهد که در نهايت به چه جايگاهى برسد، تصوير بزرگترى را پيش روى او مى گشايد. به علاوه، معلم با مطرح کردن پيشنهاد هاى متنوعى براى کاستن فاصله بين آن چه که هستند و آن چه که بايد باشند، به آنان کمک مى کند تا خلاقيت خود را در جهت ابداع راهکارهاى فردى براى پيشرفت به کار گيرند.
مهارت خود ارزشيابــــى
هدف نهايى ما اين است که دانش آموزان هدايت فرايند يادگيرى را بر عهده گيرند . با وجود اين، در اغلب موارد چگونگى رسيدن به اين هدف مشخص نيست. ارزشيابى براى يادگيرى به دانش آموزان کمک مى کند که با پيشرفت در فراگيرى مهارت خود ارزشيابى، فرايند يادگيرى خود را تحت نظارت خود بگيرند. اصول ارزشيابى براى يادگيرى به هم مربوط اند: درست همان طور که دخالت دادن دانش آموزان در فرايند ارزشيابى باعث مى شود ارزشيابى بيشتر به نوعى آموزش شبيه شود، آنان بايد ياد بگيرند که با استفاده از باز خورد توصيفى معلم به بهترين نحو ممکن خود را ارزشيابى کنند. در اينجا طرحى پيشنهاد مى شود که دانش آموزان بر اساس سه پرسش از خود در جهت خود ارزشيابى گام بر مى دارند . اين پرسش ها عبارت اند از:
1. مى خواهـــم به کجا بــــرسم ؟
دانش آموزان براى پاسخ گويى به اين پرسش بايد اهداف آموزشى را به نحو روشن بشناسند. چنانچه دانش آموزان بدانند که براى رسيدن به چه هدفى بايد تلاش کنند، آسانتر ياد مى گيرند. آموزگاران موظف اند که نه تنها در آغاز هر بخش از درس، بلکه در تمامى مراحل مختلف آن با ارائه توضيحات واضح و مداوم در امر درک هدف يادگيرى به دانش آموزان کمک کنند. آموزگاران زمانى به اين هدف دست پيدا مى کنند که:
• جملاتى مانند “ما مى خواهيم ياد بگيريم که …” را براى بيان کردن اهداف آموزشى به کار گيرند.
• از دانش آموزان بخواهند اهداف آموزشى را با صداى بلند بخوانند و اگر پرسشى درباره آنها دارند، مطرح کنند.
• آنچه را که دانش آموزان بايد انجام دهند از آنچه که بايد ياد بگيرند، مجزا سازند. در غير اين صورت، دستور العملها ممکن است بر آموزش هدفدار سايه افکنند.
• دانش آموزان را آگاه کنند که چرا به يادگيرى يک مفهوم يا مهارت نياز دارند، گام بعدى چيست و چگونه با آموزه هاى پيشين و آينده مرتبط میشود.
• اهداف آموزشـــــى را در کلاس درس پياده کنند.
• نمونه کارهاى برجسته و نيز کارهاى با کيفيت پايين را به دانش آموزان نشان دهند تا آنان تفاوتها را ببينند.
• از دانش آموزان بخواهند اهداف آموزشى را تکرار کنند يا به زبان ساده بگويند که يک هدف آموزشى از آنان چه مى خواهد.
2. در حال حاضـــر کجا هستم ؟
دانش آموزان مى توانند نمونه کارهاى خود را با نمونه کارهاى بهتر وبرجسته تر، مقايسه و سعى کنند تفاوت ها را تشخيص دهند. هم چنين مى توانند از باز خورد هاى سازنده معلم براى جمع آورى شواهدى از آن چه که مى دانند و آن چه که براى رسيدن به اهداف تعيين شده مى توانند انجام دهند، استفاده کنند. آنان مى توانند از آن دسته از پرسش هاى آموزگار بهره گيرند که براى واداشتن دانش آموزان به انعکاس آن چه که در راستاى اهداف آموزشى آموخته اند، مطرح مى شوند.
3. چگــــونه فاصله ام را کاهش دهـــــم ؟
ارزشيابى براى يادگيرى به دانش آموزان کمک مى کند که براى حرکت از موقعيت فعلى به سمت رسيدن به هدف نهائى چه کنند. دانش آموزان بايد بدانند که براى رسيدن به اهداف مورد نظر، شرکت فعالانه در هدف آفرينى، تجزيه و تحليل داده هاى حاصل از ارزشيابى و انديشيدن به طرحى براى دستيابى به اهداف بعدى ضرورى است. دانش آموزان بايد راهکارهاى مبتنى بر پرسش و پاسخ را براى از بين بردن فاصله موجود تا هدف نهائى بياموزند. مثلا از خود بپرسند:چه کنم که کيفيت کارم بالاتر رود ؟ براى ايجاد اين تغيير به چه نوع کمک خاصى نيازمندم ؟ از چه کسى مى توانم کمک بگيرم؟ به چه منابعى احتياج دارم؟
همــــه دانش آمـــوزان خوب ياد مــــى گيرند.
ياد گرفتن خود ارزشيابى و خوکردن به مهارتهاى آن در حيطه توانايى همه دانش آموزان است. دانش آموزان با ارزشيابى منظم خود، مسئوليت بيشترى در قبال يادگيريشان بر عهده مى گيرند. در حقيقت استفاده صحيح از روش ارزشيابى براى يادگيرى، از جمله ابزار هاى آموزشى آموزگاران با تجربه جهت ايجاد اعتماد به نفس در فرا گيران است. اين روش، موقعيتى را فراهم مى آورد تا دانش آموزان فرايند يادگيرى خود را زير نظر بگيرند و در اين زمينه با ديگران گفتگو کنند. همانطور که میدانيد واکنش دانش آموزان به نمره متفاوت است، برخى آنرا تشويق و برخى آنرا تنبيه مى پندارند. آنانیکه موفق بوده اند به تلاش خود ادامه مى دهند و آنانیکه موفق نبوده اند ممکن است از تلاش کردن باز مانند.
اما همه دانش آموزان به ارزشيابى که موفقيت را مورد توجه دارد نه سنجش را، پاسخ مثبت مى دهند. معلمان مى توانند با تلاش مداوم درستى ارزشيابى هاى روزانه خود را بهبود بخشند، باز خورد هاى توصيفى را که به دانش آموزان عرضه مى کنند، آموزنده تر سازند و ميزان دخالت دانش آموزان را در فرايند ارزشيابى بيشتر کنند. در نهايت، به کار گيرى چنين روشى به منزله استفاده از نوعى ابزار در جهت پيشرفت آموزش است که به پرورش دانش آموزان مسئول، با انگيزه و خود هدايتگر منجر مى شود.
——————————————————————
ادامه مطلب در مقاله ششم
آخرین دیدگاهها