عنوان کلی: آموزش
عنوان اصلی :ارزﺷﻴﺎﺑﻲ ﻣﺴﺘﻤﺮ یا تکوینی (Formative assessment)
عنوان فرعی: دیدگاه صاحبنظران
عنوان فرعی تر: تعاریف ارزشیابی مستمر
1-اولين تعريف رسمي ارزشيابي به نام رالف تايلر ثبت شده است وي ارزشيابي را وسيله اي جهت تعيين ميزان موفقيت برنامه در رسيدن به هدف هاي آموزشي مطلوب مورد نظر مي داند ( کيامنش 1373 ص 8)
2-کرانباخ ارزشيابي را جمع آوري و استفاده از اطلاعات جهت تصميم گيري در مورد يک برنامه ي آموزشي مي داند ( کرانباخ 1963، 672) به عقيده ي او تعيين موفقيت يا عدم موفقيت برنامه هاي آموزشي فقط از طريق جمع آوري اطلاعات در موقعيت هاي واقعي ، ياددهي – يادگيري امکان پذير است و هرگونه تصميم گيري در مورد برنامه ي آموزشي بايد براساس اطلاعات جمع آوري شده صورت گيرد .
3-بي باي درتعريف ارزشيابي مي نويسد . ارزشيابي فرآيند جمع آوري و تفسير نظام دار شواهدي است که در نهايت به قضاوت ارزشي با چشمداشت به اقدامي معين بينجامد ( ولف 1371 ص 10) در اين تعريف منظور از عبارت اقدامي معين ، اتخاذ تصميم مناسب جهت بهبود برنامه است . از نظر ملکم پرووس ارزيابي عبارت است از فراگرد :
الف – توافق در باره ي استانداردهاي برنامه
ب – تعيين اينکه آيا تفاوتي ميان بعضي از جنبه هاي برنامه و استانداردهاي مورد نظر براي آنها وجود دارد .
ج –استفاده از اطلاعات ياد شده مربوط به تفاوت هاي مذکور براي مشخص کردن نارسايي هاي برنامه ( بولا 1362 ص 8)
4-مايکل اسکريون ارزيابي را به مثابه تصميم گيري قلمداد مي کند و معتقد است که نقش ارزياب آن است که اطلاعات به دست آمده را در يک کلمه ي خوب بايد خلاصه کند ( کيامنش 1363 ص 5)
5-بولا در تعريف ارزشيابي آموزشي مي نويسد : به نظر ما ارزيابي عبارت است از فراگرد استفاده از تجربه هاي گذشته براي طراحي اقدامات بهتر در آينده ( بولا 1363ص4)
6-عباس بازرگان ضمن تعريف ارزيابي آموزشي آن را پاسخ گويي به چهار سئوال مي داند و مي نويسد . ارزيابي آموزشي عبارت از انعکاس فعاليت هاي يک واحد يا پديده ي آموزشي در جهت بهبود و پيشرفت برنامه ها و فعاليت ها براي نيل به بازده و برون داد مورد نظر ارزيابي آموزشي مي تواند به چهار سئوال زير پاسخ دهد .
الف – مطلوبيت هدف آموزشي چه ميزان است ؟
ب – مطلوبيت طرح برنامه هايي که بايد به هدف ها تحقق بخشند ، چقدر است ؟
ج – مطلوبيت ساز و کار اجرايي هر يک از برنامه هاي پيش بيني شده چه ميزان است ؟
د – مطلوبيت عملکرد برنامه ها چقدر است ؟ ( بازرگان 1358 ص 11)
7
علي اکبر سيف در تعريف ارزشيابي پيشرفت تحصيلي مي نويسد ، ارزشيابي پيشرفت تحصيلي عبارت است از سنجش عملکرد يادگيرندگان و مقايسه ي نتايج حاصل با هدف هاي آموزشي از پيش تعيين شده به منظور تصميم گيري در اين باره که آيا فعاليت هاي آموزشي معلم و کوشش هاي يادگيري دانش آموزان به نتايج مطلوب انجاميده اند و به چه ميزاني ( سيف 1376 ص 121)
در تعاريف بالا از ارزشيابي و ارزشيابي پيشرفت تحصيلي نکات زير قابل توجه و بررسي است :
1 – در همه تعاريف بر تصميم گيري به طور مستقيم و غير مستقيم اشاره شده است . به عبارت ديگر در پايان هر ارزشيابي ما بايد در جهت بهبود برنامه ي مورد نظر تصميم مناسبي اتخاذ کنيم زيرا اگر اطلاعات حاصل از ارزشيابي براي تصميم گيري به کار گرفته نشود . ارزشيابي بي فايده است به عبارت ديگر هدف اصلي و اساس ارزشيابي تصميم گيري در جهت بهبود بخشيدن برنامه هاست . البته اين بدان معنا نيست که در تصميم گيري ، معلم يا مدير به فکر تسويه حساب هاي شخصي خود با دانش آموزان برآيند زيرا در اين صورت است که ارزشيابي به جاي فراهم کردن بازخورد براي بهبود بخشيدن برنامه ها ، به منزله ي يک عامل بازخواست کننده براي مواخذه ي دانش آموزان و توجيهي براي برچسب زدن به آن ها در مي آيد .
2- ارزشيابي وسيله است نه هدف وسيله اي در جهت کمال برنامه ي آموزشي و رفع نواقص و وسيله اي در راه رسيدن به اهداف برنامه .
3 – ارزشيابي نقش بازخورد را دارد ، بدين معنا که نواقص برنامه را به خود برنامه منعکس مي کند ا در چرخه ي سيستم رفع و اصلاح شوند .
4 – ارزشيابي يک امر مستمر است نه مقطعي يعني براي مثال فرآيند ياددهي – يادگيري نبايد فقط در زمان هاي خاصي مورد ارزشيابي قرار گيرد بلکه بايستي به طور مداوم فرآيند مذکور را ارزشيابي کرد و در راه اصلاح آن گام هاي اساسي را برداشت .
————————————————————
ادامه مطلب در مقاله چهارم
آخرین دیدگاهها