– برای فرصتهای اشتغال بیش از آن که نیازمند مهارتهای حرفهای باشیم، نیازمند مهارتهای خوب زیستن هستیم.
– دوره کودکی و نوجوانی، از مهم ترین دوره های زندگی برای کسب مهارت های زندگی است.
– کسب دوره های مهارتی، هم امری ذاتی و هم امری اکتسابی است و اگر کسی فاقد این قابلیت ها باشد موفق نخواهدشد؛ زیرا کیفیت زندگی ما تا حدود زیادی تحت تأثیر این قابلیت، قرار دارد.
– فردی که قابلیتهای لازم را نداشته باشد، همانند کسی است که بدون آمادگی در یک آزمون شرکت کند، بنابراین قطعاً موفق نمی شود، لذا کیفیت زندگی ما به میزان زیادی تحت تأثیر قابلیتهای مختلف است.
– امروزه ما با تغییرات گسترده ای روبرو هستیم و این تغییرات همراه با شتاب، ما را در وضعیتهای متعددی قرار میدهد.
– زندگی توأم با مسائل و مشکلات است که لازم مشکلات آن حل شود. قطعاً حل مسائل و مشکلات، نیازمند قابلیتها و توانمندی هایی است که اگر آن را کسب نکرده باشیم، قادر به حل مسائل نخواهیم بود.
– ما دائماً در معرض انتخاب هستیم، لحظههای زندگی ما سرشار از انتخاب های متعدد است، هر انتخابی نیز مهم است زیرا زندگی ما را تحت شعاع قرار می دهد و در انتخاب های بعدی نیز مؤثر است.
– هر چه قابلیتها و ظرفیتهای ما به شکل موفقی بروز پیدا کند، انتخابهای ما توسعه بیشتری پیدا خواهد کرد، بسیاری از افراد، وقتی در برابر یک وضعیت قرار میگیرند، گزینههای متعددی برای انتخاب ندارند، زیرا تواناییهای متعددی را کسب نکرده اند.
– معتقدم برای فرصتهای اشتغال بیش از آن که نیازمند مهارتهای حرفهای باشیم، نیازمند مهارتهای خوب زیستن هستیم.
– یکی از مهم ترین معیارهای بکارگیری افراد، «هوش هیجانی» است اگر انسانها با خود خلوت کنند و به مهم ترین علل شکستهای زندگی خود بیندیشند، بدون شک به این نتیجه می رسند که بخش مهمی از شکستهایشان محصول «عدم مهارت کنترل هیجانات» است. وقتی فرد توانایی مدیریت هیجانات خود و دیگران را ندارد، روابطش آسیب میبیند.
– هیجانات عنصر تأثیر گذار در زندگی است. برای «نقشآفرینی، کارکردن و حل مسئله»، نیازمند قابلیتهایی هستیم و برای «تابآوری در برابر وضعیتهای نو»، نیازمند توانایی هستیم؛ بنابراین اگر تواناییهای لازم در ما وجود نداشته باشد، در برابر تغییرات، منفعل بوده و در برابر آن مسائل، مستأصل خواهیم شد و از طرفی امکان انتخاب برای ما محدود شده و ما را دچار افسردگی و سرخوردگی خواهد کرد.
– در اسناد بالادستی، از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، این قابلیتها احصا شده است و دانشآموزان باید این قابلیتها را داشته باشند. فرهنگ دینی و ادبیات غنی برخوردار از برنامه دینی، به خوبی به این مفاهیم پرداخته است، بنابراین باید بتوانیم موقعیتها را شناسایی و قابلیتها را بفهمیم و به دانشآموزان منتقل کنیم.
– هرچند فهم قابلیت ها و ظرفیت ها، امر بسیار مهمی است اما کافی نیست زیرا باید علاوه بر آن، دانش به کار گیری ظرفیت ها را نیز دارا باشیم؛ ممکن است بتوانیم دانش را به افراد منتقل کنیم اما او شاید در یک موقعیت مناسب نتواند آن را به کار بگیرد؛ زیرا باید درباره زمان و مکان به کار بستن قابلیتها آگاهی لازم را داشته باشد.
– عناوین بسیار جذابی برای این دورهها انتخاب شده است؛ «امید» یکی از مهم ترین سرمایههایی است که به سرعت آسیب میبیند؛ «زندگی» با مهربانی صفا پیدا میکند؛ «هوش هیجانی» بسیار قابلیت ممتاز و مهمی است. من بسیار به این کار ارزشمند خوش بین هستم و امیدوارم توسعه پیدا کند.
– اگر بتوانیم خانه و مدرسه را به این قابلیتها تجهیز کنیم، قطعاً میتوانیم کمک شایانی به ارتقای شخصیت و تاب آوری دانشآموزان داشته باشیم؛ لذا باید مربیان تربیتی و خانوادهها را به این قابلیتها تجهیز کنیم و در این راستا از ظرفیت شبکه شاد به خوبی بهره مند شویم.
—————————————————————————————————————————————————————————————————————————
آخرین دیدگاهها