نهادهای بینالمللی فعال در حقوق کودکان مانند یونیسف و یونسکو همواره مخاطرات دور بودن کودکان از مدرسه را هشدار میدهند و نسبت به آن حساس هستند؛ مواردی مانند ترک تحصیل کودکان، ورود زود هنگام آنها به دنیای کار، ازدواج سریع دختران و هدر رفتن استعدادها و توانمندی کودکان و نوجوانان از مهمترین و آشکارترین خطراتی است که در کنار مخاطرات بیشمار دیگر نسبت به آن هشدار میدهند.
اما شیوع ویروس کووید- 19در جهان، وضعیت را بهگونهای رقم زد که دوحق اساسی کودکان یعنی آموزش و سلامت مقابل و حتی در تعارض با هم قرار گرفتند. این موقعیت متناقض یا بهاصطلاح پارادوکسیکال در ایران بهعلت آماده نبودن برخی زیرساختهای آموزشی از یک سو و ایجاد پیکهای جدید بیماری پررنگتر هم شده و تصمیمگیرنده یا تصمیمگیرندگان را ناچار به اولویتدادن به یک حق و در حاشیه گذاشتن حق دیگری کرده است.
در ایران از همان ابتدا طبیعی بود که کفه ترازو به نفع حق امنیّت جسمی یا همان سلامت کودکان و نوجوانان سنگینتر شد و در همان حالت نیز باقی ماند. این در حالی است که اگر دانشآموز با رفتن مدرسه جان خود، اعضای خانواده و معلم را به خطر میاندازد، خانهنشینی هم باعث توقف رشد اجتماعی و بحرانهای بیشمار عاطفی و جسمانی در او میشود.
با شروع بحران کرونا نه ما بلکه دنیا یک مهاجرت آموزشی به فضای مجازی داشت اما تجربه نشان داد آموزش مجازی کارآمدی لازم را ندارد و نمیتواند جایگزین مناسبی برای آموزش حضوری باشد و چهبسا که مشکلات و آسیبهای بسیار زیادی هم ایجاد میکند؛ بنابراین دیدیم که بسیاری از کشورها بعد از مدت کوتاهی سعی کردند مدارسشان را باز کنند ولو بهطور پارهوقت تا بچهها نسبت به مدرسه احساس مسئولیت کنند و صدای قلب مدرسه در جامعه شنیده شود. در کشور ما این امکان بهوجود نیامد.
اکنون سؤال این است که چگونه این پارادوکس را بعد از 2سال تحصیلی پیاپی حل کنیم؟
حقوقدانان در چنین موقعیتهایی میگویند که نباید یک حق بر حق دیگر تقدم پیدا کند، بلکه باید زمینهای فراهم شود که هر دو حق به مساوات و برابری بتوانند مسیرشان را ادامه دهند.
متخصصان علم اخلاق هم معتقدند که برای حل تعارضات در موقعیتهای پارادوکسیکال به راهحل سوم، حتی چهارم و پنجم فکر شود.
حال باید ببینیم آیا میتوانیم راهحلهای دیگری هم داشته باشیم؟ یعنی به جای بحث بر سر اینکه سلامت در اولویت است یا آموزش، بدیلهایی را برای بازگشایی مدارس ایجاد کنیم که هم حق امنیت و هم حق آموزش هر دو با هم ملاحظه شود؟
برای پیدا کردن راهحل سوم و حتی چهارم ابتدا باید این پیشفرض را که متخصصان ویروسشناسی مطرح میکنند، بپذیریم که کرونا تا سالها با جامعه بشری میماند و حتی جهش خواهد داشت. در این حالت صبر برای بازگشایی مدارس پس از کرونا منتفی میشود و بهدنبال این میرویم که زندگی با کرونا را به فرزندانمان یاد بدهیم. پرسشی که بلافاصله در اینجا ایجاد میشود این است که چهکسی باید زندگی با کرونا را آموزش دهد؟ مگر مدرسه و تشکیلات آن محل یادگیری مهارتهای اساسی نیست؟ مهارت اساسی فقط سواد و دانش علوم تجربی و ریاضی است یا باید مهارت مواجهه با مسائل زندگی نیز به افراد آموزش داده شود؟ صحبت من این است که اگر قرار است بشر زندگی با کرونا را یاد بگیرد، این مسیر از مدرسه طی میشود.
وقت آن است که آموزشوپرورش ایران فکر کند چه مهارتها و آموزشهایی به کودکان ارائه دهد که بتوانند با کرونا زندگی کنند. این مهارتها در تربیت غیررسمی بهدلیل محدودیتهایی که کرونا ایجاد کرده، کامل بهدست نمیآید. آموزشوپرورش باید بستههای آموزشیای را تهیه کند و معلمان را برای تدریس آن آماده سازد؛ بدین گونه هم حق امنیت و هم تربیت فراهم خواهد شد.
در واقع راهحل سوم این میتواند باشد که ما دانشآموزان را با رعایت دقیق پروتکلها و با نظم منطقی و حساب شده به مدرسه بیاوریم و دو مهارت کلیدی و اساسی یعنی آموزش خودمراقبتی و احساس مسئولیت در قبال دیگران را به آنها آموزش دهیم؛ آموزشهایی که تأثیر آن در خانواده و جامعه هم دیده خواهد شد و با این روش میتوانیم تا حدودی زنجیره کرونا را قطع کنیم.
بهعبارت دیگر، معتقدم راهحل این نیست که مدرسه را تعطیل کنیم و بدیلی به نام آموزش مجازی را روبهروی آموزش حضوری قراربدهیم بلکه وقتی جامعه به این باور رسید که مدرسه میتواند مهارت زندگی با کرونا را به دانشآموزان آموزش دهد، راضی به حضور دانشآموزان در مدرسه خواهد شد.
در نهایت اینکه بازگشایی مدارس باید به یک دغدغه ملی تبدیل شود و از همه مهمتر چون در حال انتقال دولت هستیم، باید دولت جدید بداند که بودجه آموزشوپرورش را برای رعایت پروتکلهای بهداشتی افزایش دهد تا به مرور مسیر حضور کودکان و نوجوانان در مدرسه هموار شود، حتی باید از ظرفیت نهادهای مردمی در این مسیر استفاده شود و از آنها بخواهیم که مدارس را در این سالها همراهی کنند.
———————————————————————
منابع :
1) روزنامه همشهری مورخ سه شنبه ۲ شهریور ۱۴۰۰
2)پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش ( محمد حسنی؛ مشاور)
*عنوان بندی و ویرایش توسط دفترمشاوره موسسه فرهنگی دانش
آخرین دیدگاهها