باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازی های راه مدرسه
بوی ماه مهر ماه مهربان بوی خورشید پگاه مدرسه
از میان کوچه های خستگی می گریزم در پناه مدرسه
باز می بینم زشوق بچه ها اشتیاقی در نگاه مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط خنده های قاه قاه مدرسه
باز هم بوی باغ را خواهم شنید از سرود صبحگاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشید سرخ بر تخته سیاه مدرسه
امروز ۳ مهر سال ۱۳۹۵ اینجا تهران مدرسه دانش…
امروز وقتی از خواب پاشدم دست و صورتم را شستم،صبحانم را کامل خوردم و لباس های نو را پوشیدم.موهایم را آب و شانه کردم و کیفم را برداشتم…
در نهایت روبروی آینه ایستادم…
برای چند لحظه خاطرات شیرین و زیبای آن روزها را مرور کردم…بوی کاغذ های نو،کیف ها و کفش های تمیز،مداد خودکارهای گاز نزده و سالم،لقمه های کره عسل مادر،و…
یادش بخیر…
آن روزها دانش آموز و این روزها معلم…الهی شکر…الهی شکر که هنوز هم میشود به بهانه معلمی هنوز هم عطر اول مهر را استشمام کرد و هنوز هم از طراوت مطبوع مدرسه لذت برد.الهی شکر که امسال نیز فرصت تعلیم و کسب علم برایمان فراهم شده و الهی شکر که میشود یک سال دیگر از این فرصت ها استفاده کرد.
از خداوند منان برای تمام همکاران و دانش آموزان عزیز موفقیت در سال جاری را طلب میکنم و امیدوارم سال پیش رو سالی سرشار از زیبایی ها و موفقیت های چشمگیر باشد.ان شاالله…
همیشه در اوج باشید