موضوعات

مهارت های زندگی (17) /فصل دوم؛ اهداف (قسمت دوم: تقــــویت اعتماد به نفس؛ بخش چهــــارم : را هکارهای اعتماد به نفس ازمنظر دینی-4 )

images

«« كار را به كسى می سپارى كه مانع در مقابل اراده او معنى ندارد، و به كسى سپرده ‏اى كه او براى هر چيزى حد و اندازه و كاربرد محدود قرار داده است ولى خودش فوق حد و اندازه و كاربرد محدود است… در صورت رسیدن مومن به چنین باوری برای انجام هیچ کاری، هراس وترسی به خود راه نمی دهد وخود را نمی بازد، چون به قادرِعالم بی همتایی تکیه کرده که نتیجه کارش را تضمین نموده است. »»

مبحث: فرهنگی پرورشی
عنوان اصلی: مهارت های زندگی
عنوان فرعی: اهداف مهارت های زندگی
عنوان فرعی تر : تقویت اعتماد به نفس ( را هکارهای اعتماد به نفس ازمنظر دینی-4)

 

ادامه مطلب ؛ برخی از راهکارها یی که در دین اسلام سفارش شده و روانشناسی غربی هم به آن رسیده است عبارتنداز:

4- توکّل
ایجاد شخصیت و دادن اعتماد به نفس در آموزه های اسلام فقط به مشخص نمودن مسیر ختم نمی شود. بلکه برخی توصیه های اخلاقی هم به این مهم توجه دارند. از جمله آنها توکّل است.
گاه انسان از ترس در اقلیت بودن، یا نداشتن امکانات لازم، یا نگرانی از به نتیجه نرسیدن، اعتماد به نفس خود را برای انجام کار مورد نظرش از دست می دهد. آیات و روایات زیادی با مطرح نمودن بحث توکّل به این نگرانی ها پایان می دهند:
وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا
و هر کس بر خداوند توکل کند او را کافیست، همانا خداوند کار او را به کمال می رساند، خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.
توكّل درواقع معنايش اين است كه انسان در كارهاى خودش فقط امر خدا را درنظر بگيرد، طاعت خدا را در نظر بگيرد، وظيفه را در نظر بگيرد و در سرنوشت خودش اعتماد به خدا كند.
در كلمه «توكل» ، دو عهده‏ دارى و دو تعهد است. يك عهده‏ دار شدن از طرف بنده، كه كلمه «توكل» از اين جهت است، و يك عهده‏ دار شدن از طرف خدا. تو عهده‏ دار وظيفه خودت و طاعت خدا باش، درسرنوشت اعتمادت بر خدا باشد. تو اگر وظيفه خودت را خوب انجام بدهى، مطمئن باش سرنوشتت به دست او خوب خواهد شد و از بين نخواهد رفت.
اگر انسان كارش را به خدا بسپارد حس مى‏كند كه او كافى است و ديگر به هيچ چيزى احتياج ندارد. «انَّ اللَّهَ بالِغُ أمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدْراً» خدا امر و فرمان خودش را می ‏رساند، يعنى آنچه كه خداوند امر و اراده كرده است تخلف‏ پذير نيست. خداست كه براى هر چيزى حد و اندازه قرار داده است، اما خود او كه حد و اندازه ندارد؛ يعنى هر سببى از سبب ها كاربرد محدود دارد، چون در تحت قَدَر و اندازه قرار گرفته است، الّا ذات مقدس حق‏ تعالى كه كاربرد نامحدود دارد؛ يعنى كار را به كسى می سپارى كه مانع در مقابل اراده او معنى ندارد، و به كسى سپرده ‏اى كه او براى هر چيزى حد و اندازه و كاربرد محدود قرار داده است ولى خودش فوق حد و اندازه و كاربرد محدود است.
در آیه دیگری امر می کند که انسان باید نتیجه کارش را به خداوندی که بر تمام خلقش بیناست بسپارد:
ا فَوِّضُ امْرى الَى اللَّهِ انَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ.
در صورت رسیدن مومن به چنین باوری برای انجام هیچ کاری، هراس وترسی به خود راه نمی دهد وخود را نمی بازد، چون به قادرِعالم بی همتایی تکیه کرده که نتیجه کارش را تضمین نموده است.

————————————————————————————————————–————————– به نقل : ازسایت مرکز خانواده پرما( HTTP://NAHAD.SUMS.AC.IR/NEWS.ASPX?ID=3949 ) گردآورنده:سرکارخانم تقیه کارشناس ارشد تفسیراثری/ازمربیان گروه معارف ( با قدری ویرایش و انتخاب مطلب توسط دفترمشاوره موسسه فرهنگی دانش)

دیدگاه‌های این مطلب